11.16.2010






چالشهای روابط ایران و اسرائیل 
دو چالش عمده پیش روی روابط ایران و اسرائیل قرار داشت که عبارت بودند از:     
  1. تلاش ناشی از اجبار ایران به محرمانه نگاه داشتن روابط  با اسرائیل که علی رغم اصرارهای مداوم اسرائیلیها به آشکار نمودن این روابط، مقامات ایرانی همواره با تاکید بر حساسیت برانگیزی این کار چه در سطح توده های مذهبی در درون کشور و چه در مناسبات ایران با کشورهای منطقه، از پذیرفتن خواسته اسرائیلیها سرباز می زدند. نمونه این مصلحت اندیشی مقامات ایرانی را می توان در پاسخ شاه به نامه بن گوریون در سال ۱۹۶۳ میلادی و نیز خودداریدکتر علی امینینخست وزیر وقت از برپایی استقبال رسمی از داوید بن گوریون نخست وزیر وگلدامایروزیر امور خارجه اسرائیل در فرودگاه مهرآباد تهران در سالهای ۱۹۶۱ و ۱۹۶۲ میلادی (۱۳۴۰ و ۱۳۴۱ خورشیدی) یاد کرد. البته همه مقامات اسرائیلی چنین اصراری بر علنی کردن روابط نداشتند و برای نمونهمایر عزرینماینده اسرائیل در ایران در زمان سفرهای یاد شده، دلائل مقامات ایرانی را درک می کرد.
  2. جنگهای اعراب و اسرائیل و شکست اعراب و توجیهات فرافکنانه اعراب بر شکستهایشان سبب می گشت که روابط دو کشور ایران و اسرائیل به میزان زیادی حساسیت برانگیز شود. دو جنگ آخر اعراب و اسرائیل که همزمان با گسترش روابط همگرایانه ایران و اسرائیل شده بود، به مثابه چالش عمده ای در مقابل این رابطه جلوه گر شد. اما ایران در جریان این دو جنگ دو موضعگیری کمابیش متفاوتی نمود.
پس از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل که شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ۲۴۲ را در ۲۲ نوامبر ۱۹۶۷ میلادی (اول آذر ۱۳۴۶ خورشیدی) دائر بر ضرورت عقب نشینی نیروهای اسرائیلی از مناطق اشغالی و غیر قانونی بودن تحصیل زمین به وسیله جنگ صادر نمود، ایران از این قطعنامه حمایت و پشتیبانی خود را از اعراب اعلام داشت.
اما در جریان جنگ رمضان یا یوم کیپور اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۷۳، دو نکته درباره موضع گیری ایران حائز اهمیت است. نکته نخست اینکه ایران علی رغم آنکه به طور فعال در کنار اعراب قرار نگرفت ولی در راستای موضع گیری سیاسی پیشینش مبنی بر ضرورت عقب نشینی اسرائیل از مناطق اشغالی سال ۱۹۶۷، اقداماتی به نفع اعراب انجام داد. این اقدامات عبارت بودند از ارسال یک میلیون تن نفت مجانی پس از درخواست سادات به مصر، عدم صدور اجازه ورود به خاک ایران به داوطلبان یهودی استرالیایی که به منظور شرکت در جنگ عازم اسرائیل بودند و  موافقت با عبور هواپیماهای ایرفلوت(غیر نظامی) شوروی که حامل تسلیحات برای اعراب بودند از فراز خاک ایران. به علاوه شاه مقادیر فراوانی کمکهای پزشکی، دارویی و لجستیکی برای اعراب گسیل داشت و حتی هواپیماهای باربری با خلبانان ایرانی را در اختیار عربستان سعودی قرار داد. به این ترتیب دولت ایران به اسرائیل گوشزد نمود که تداوم اشغال سرزمینهای عربی مورد تائید ایران نبوده و مانع اصلی گسترش روابط دو کشور در سطحی فراتر از سطح فعلی خواهد بود. نکته دوم اینکه ایران با عدم حضور در تحریم نفتی اعراب علیه غرب و حتی اسرائیل و ادامه تولید خود نشان داد که مایل نیست از حربه نفت به عنوان ابزاری برای تحصیل مقاصد سیاسی و نظامی استفاده شود. شاه در دفاع از  اقدام ایران در مصاحبه ای با خبرنگار معروف ایتالیاییاوریانا فالاچیگفت:
«… ایران کشوری است مستقل و همه می دانند که کشور من مسلمان است ولی عرب نیست و تصمیمی که اعراب می گیرند برای ایران نیز قابل عمل نمی باشد.ایران احتیاج مبرمی به پول دارد و با نفت می توان پول زیادی به دست آورد. تفاوت من با اعراب در همین است. برای اینکه کشورهایی که می گویند ما نفت به غرب نمی فروشیم نمی دانند با پول آن چه کار کنند. بنابراین در مورد آینده فکر نمی کنند. اغلب این کشورها ششصد یا هفتصد هزار نفر جمعیت دارند و یا پول زیادی در بانک. می توانند سه چهار سال زندگی کنند بدون آنکه نفت بفروشند. من نه، من سی و یک و نیم میلیون نفر جمعیت دارم و اقتصادی که باید پیشرفت کند، رفرمی که باید انجام شود. بنابراین من احتیاج به پول دارم و می دانم که با آن چه کار کنم و نمی توانم به خودم اجازه بدهم که پومپ نزنم و نمی توانم به خودم اجازه دهم که به هرکسی نفروشم
به هر روی پس از پایان جنگ ۱۹۷۳ ایران و شکست طرح تحریم نفتی اعراب، روابط ایران با کشورهای عربی که دچار تنشهایی گردیده بود، به حالت عادی خود بازگشت و ایران از جمله آغازگران تلاشهایی شد که در نهایت منتهی به برقراری فرآیند صلح میان اعراب و اسرائیل گردد. ایران با روابط حسنه ای که پس از کمکهایش در جنگ به مصر با این کشور به سامان رسانده تا جایی که رابطه دوستانه ای میان شاه وانور ساداتریس جمهور مصر پدید آمده بود از یکسو و از سوی دیگر با استفاده از روابط دیرینه خود با اسرائیل استفاده کرده و طرفین را تشویق به تنش زدایی و تعدیل مواضعشان می نمود. نتیجه این اقدامات فعالانه ایران مذاکرات صلح کمپ دیوید در سال ۱۹۷۸ م (۱۳۵۷ خورشیدی) بود که همچنان از مشوقهای ایران تاثیر می پذیرفت. هرچند که انعقادمعاهده صلح کمپ دیوید” – که اولین معاهده صلح پایدار و نه تنها ترک مخاصمه میان اعراب و اسرائیل بود- میان سادات ومناخیم بگیننخست وزیر اسرائیل یکماه پس از سقوط شاه و نظام شاهنشاهی ایران در مارس ۱۹۷۹ میلادی ( اسفند ۱۳۵۷ خورشیدی) صورت پذیرفت. 

No comments:

Post a Comment

POST توراه و هفطارای

Every Post's Information