8.19.2010







Editor, Daveed Fakheri
سردبیر داوید فاخری



کاهش و کنترل طبیعی قند خون
الیزا شادنیا

mail.jpg
دو عدد بامیه متوسط را شسته و انتهای آنها را جدا کنید . سپس از وسط آن دو قطعه باریک مطابق شکل ببرید .



دو قطعه بریده شده را درون یک لیوان آب بیندازید .



روی لیوان را با درپوشی بپوشانید و در دمای طبیعی اطاق در طول شب نگهدارید .



صبح زود پیش از صرف صبحانه دو قطعه بامیه را از لیوان خارج کرده و آب درون لیوان را نوش جان کنید .



این کار را بصورت روزانه انجام دهید .



پس از دوهفته شاهد کاهش چشمگیر و ملموس قند خونتان خواهید بود .









این شاید اخرین گفت و گوئي است که با نابغه اسطوره ئي تاریخ هنر و فرهنگ کشورمان  و افریننده اثر کلاسیک و خیره کننده * شهر قصه * ، * بیژن مفید * صورت گرفته باشد! . این مصاحبه در سال ۱۳۵۶ ( ۳۳ سال پیش ) توسط دوست او ناصر زراعتی انجام گرفته! است  که خود در ان زمان  سردبیر فصلنامه « خط و ربط » وابسته به « کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و جوانان کشور » بوده است  !.  متاسفانه این کفتگو تا کنون در جائی محفوظ و از دسترس دور بوده ولی اکنون به همت ناصر زراعتی بعد از گذشت این مدت طولانی که  پیدا شده از طریق اینترنت در اختیار همگان قرار داده شده است تا بخوانند و هنوز هم از * او * یاد بگیرند!!.
تنه نزن مطالعه این مطلب بسیار اموختنی تاریخی را به همه خوانندگان خوب خود توصیه میکند!.
در این میان برای یاداوری بخش ۱/۱۱ از نمایشنامه شهر قصه که توسط ایرانیان کانادا دوباره بازی شده و از صدای هنرپیشه گان اصلی در اجرای ان استفاده گردیده است را نیز برای شما دوستان به نمایش میگذاریم!.





خمس و زكات = باج بگیری شرعی





مژگان هارونی


۱ - حدودا يك قرن قبل قند از كشور بلژيك به ايران صادر مي شد . به دليل مسائلي كه ميان روحانيون  و يكي از اتباع بلژيك پيش آمده بود فتواي حرام بودن قند صادر شده بود و كسي قند نمي خورد. يكي از تجار كه قندهايش رو دستش مانده بود به سراغ يكي از مراجع رفت و با تقديم خمس و زكات مشكل را براي وي مطرح كرد. بعد ! از آن بر فتواي قبلي تبصره اي صادر شد كه حرام بودن قند وقتي است كه مستقيما در دهان گذاشته شود ، اگر قند را پيش از گذاشتن در دهان در چاي بزنيد حلال مي شود . ……. هنوز هم بسياري از افراد مسن بدون آنكه دليل آن را بدانند ،قبل از آنكه قند را در هان بگذارند آن  را در استكان چاي فرو مي برند

  ۲ - در دهه  ۴۰  خورشيدي نوشابه هاي پپسي كولا وارد بازار ايران ، شايعاتي مبني بهايي بودن مالك شركت توزيع كننده اين نوشابه­­ها بر سر زبان ها افتاد و فتوايي مبني بر حرام بودن خوردن پپسي كولا صادر شد. شركت توزيع كننده كه نمي خواست بازار را از دست بدهد خمس و زكات متعلقه را دو دستي تقديم يكي از مراجع كرد تا ! تبصره اي  بر اين فتوا نوشته شود كه خوردن نوشابه هاي پپسي با شيشه حرام است اگر در ليوان ريخته شود حلال مي گردد……

  ۳ - در دهه  ۵۰  خورشيدي ماشين هاي لباس شويي وارد بازار ايران شد. خانواده هاي ايراني كه به احكام ديني پايبندي زيادي داشتند حاضر به خريداري اين محصول نبودند چون به اعتقاد آنها آب
 موجود در محفظه اين ماشين كمتر از حد شرعي آب كر (سه وجب طول ،در سه وجب عرض ، در سه وجب ارتفاع) است و نجاست لباس ها را از بين نمي برد . اينبار تاجر مذكور خودش پيش قدم شد و با تقديم خمس و زكات توانست فتوايي  بر كر بودن آب لوله كشي شهر كه به دستگاه لباسشويي مي ريزد بدست بياورد
 *مدت ها است كه فتوا ها مراجع اثر خود را از دست داده اند و در عوض نهادهاي دولتي فتوا هاي موثر صادر مي كنند .

  ۴ - چند سال قبل تير آهن هاي چيني وارد گمرك هاي ايران شدند و اداره استاندارد فتوا داد كه اين تير آهن ها غير مقاوم هستند و نبايد وارد بازار شوند .. همين امر باعث گراني بي سابقه آهن در بازار كشور شد. تاجري كه از چين آهن وارد كرده بود به سراغ رئيس محترم استاندارد رفت و مانند اسلاف خود وجهي را در قالب خمس و زكات (يا چيز ديگري شبيه به باج) به ايشان
 تقديم كرد و به فاصله چند ماه مشكل تيرآهن هاي مانده در گمرك حل شد و روانه بازار شدند.

  ۵ - مدتي قبل شركتي به نام تجاري محسن برنج هاي هندي را در بسته بندي هاي با برند خود وارد بازار كرد و با تبليغ گسترده توانست بازار كشور حتي استان هاي گيلان و مازندران كه در آنها برنج كشت مي شود را تسخير كند.. اين برنج ها  قدري مشكوك  بودند چون در هر دمايي كه پخته مي شدند بازهم به هم نمي چسبيدند .باتوجه به وجود نشاسته درون برنج چنين چيزي قدري عجيب به نظر مي رسيد. يك نفر بيكار در مركز تحقيقات برنج  براي پي بردن به راز اين برنج ها آنها را در يكي از آزمايشگاه هاي  وابسته به مركز استاندارد آزمايش كرد و در آن مواد سمي خطرناك مانند آرسنيك و سرب مشاهده كرد... اين خبر رسانه اي شد و تبليغ براي اين برنج ممنوع شد... و عده اي  تقاضاي جمع آوري اين برنج از بازار را داشتند. مالك برند محسن مقدار متنابهي خمس و زكات (يا هر اسم ديگري كه شما روي آن مي گذاريد ) را تقديم رئيس سازمان استاندارد كرد تا او نه تنها شخص بيكاري كه اين برنج ها را آزمايش كرده بود توبيخ كند بلكه قهرمانانه از سلامت اين برنج ها دفاع كند. حتي خو! د هندي ها هم اعلام كردند كه برنج هاي صادراتي شان آلوده است اما  رئيس محترم استاندارد كه مي خواست وجه دريافتي اش حلال باشد هندي هارا ديوانه هاي متوهم دانست و خوردن برنج هاي هندي  را بدون اشكال اعلام كرد. (البته اگر همسر خود ايشان از اين برنج ها خريداري كند احتمالا بادريافت طلاق راهي منزل پدر شان خواهد شد) البته مالك برنج محسن راه رسم خمس و زكات دادن را به نيكي مي داند . و نه تنها برنج هاي آن از بازار جمع نشد كه توانست با تقديم مقداري از اين خمس و زكات به رئيس سازمان صداو سيما دستور العمل قبلي ايشان مبني بر ممنوعيت تبليغ برنج خارجي در راديو و تلويزيون ( كه در حالت جو گيري ايشان صادر شده بود) را ملغي كند و اكنون تبليغات اين برنج به صورت گسترده تر از سابق از راديو و تلويزيون  پخش مي شود
و تعجب هم نکنید که همه اینها در زمان * شاه فقید * در کشورمان انجام گرفته اند تا بلکه جلو زیاده خواهی های روحانیون طماع گرفته شود اما چه فایده ، دیدیم هم که نشد!!!.
  ……….. اين داستان پرداخت به موقع خمس و زكات ادامه دارد

برگزاری جشن عروسی در داغستان
مژگان هارنی







برای اقایون شکمو و خانمهای کدبانو
  1. طرز تهیه خورشت هویج و پوست پرتقال با مرغ

8+copy.jpg






مواد لازم برای ۶ نفر:






به تعداد فیله مرغ


زعفرون دم کرده کمی
زنجبیل کمی
کشمش 4/1 پیمانه
کمی خلال پسته و بادام
خلال هویج نیم کیلو
خلال پوست پرتقال یک پیمانه
شکر به اندازه تمایل
پیاز داغ
کره کمی
اگه از طعم و بوی گلاب و هل خوشتون میاد میتونین در انتها کمی بهش اضافه کنین .اگه زودتر بریزین عطرش میره



در یک قابلمه مرغ را با کمی نمک و آب و فلفل سبز و پیاز داغ و کمی زنجبیل و دم کرده زعفرون میذاریم بپزه
خلال پرتقال رو چند بار با کمی آب میجوشانیم و آبش رو عوض میکنیم تا تلخیش بره . بعد با کمی شکر ( به قدر تمایل ) و مقدار کمی آب میجوشانیم . غلظت این شربت نباید زیاد باشد . من معمولا برای این مقدار پوست پرتقال از نصف پیمانه شکر و نصف پیمانه آب استفاده میکنم . کمی که جوشید و آبش کم شد . آماده استفاده است .


خلال هویج رو با کمی روغن تفت بدین و با کمی آب بذارین بپزه .خلال هویج خیلی زود می پزه ...لازم نیست له بشه . 
اکنون هویج ها رو داخل ترکیب پوست پرتقال بریزین . چند جوش بزنه




بعد کشکش و خلال پسته و بادام و کمی زعفرون دم کرده و کمی کره هم بهش اضافه کنین .خیلی آبدار نباشه . حدود نصف پیمانه آب داشته باشه کافیه .

نکته :




میتوان این ترکیب رو برای مهمانی یا استفاده از یکهفته قبل توی یخچال آماده کرد ونگهداشت . هم به درد مرصع پلو میخوره و هم برای این خورش هویج و پرتقال ... و هم ( از ترکیب بدون کشمش اون )برای تزیین انواع دسرها و بستنی و .... حتی میتونین خلال بادام و پسته رو هم از قبل بهش اضافه کنین ... با آماده کردن این مواد از قبل کار تدارک خورش های مهمونی تون خیلی راحت تر میشه .

حالا مرغ تون که پخت - آبش کم باشه مثلا حدود نصف پیمانه . این مرغ رو با آب مرغ داخل ترکیب پوست پرتقال و هویج و ... بریزین و حدود 6 – 7 دقیقه آروم بجوشه و جا بیافته . اگه دوست دارین بیشتر شیرین بشه میتونین شکرش رو خودتون تنظیم کنین .آب نارنج هم بعنوان چاشنی اون مناسبه .. از کمی زرشک هم هنگام سرو برای تزیین روی خورش میتونین استفاده کنین ...



نوش جان
............




مژگان هارونی
آخونده توی اتوبوس کنار راننده تمرگیده بوده که شوخیش گل میکنه و میگه : شما راننده ها که همش تو جاده هستین ، از کجا میدونین که بچه هاتون از خودتونن؟  
رانندۀ زبل هم که دست ملا رو خونده بوده میگه: ۲ سال صبر میکنیم حاج آقا ؛ اگه شبیه خودمون شد که هیچ وگرنه میفرستیمش حوزه علمیه!




شاهکار بینش پژوه
 اگه تو نباشی پیشم ( ویدیو )
اهنگ دو صدائی فارسی و اسپانیائی
فرستنده پرویز ف





تأثیر کمتر قرص ضدبارداری بر زنان چاق تصوری رایج بین بسیاری از پزشکان است. گفته میشود زنان چاق به دلیل داشتن اضافه وزن نمیتوانند به تأثیر پیشگرانه قرص ضدبارداری اعتماد کامل داشته باشند و در صورت عدم استفاده از روشهای پیشگیری دیگر احتمال حاملگی در آنها بالاتر از زنان با وزن معمولی است

 قرص ضد بارداری بر زنان چاق و لاغر تأثیر مشابه دارد قرص ضدبارداری یاسمین



چینی ها هم تصادف میکنند
یارون فرید نیا / اسرائیل









پرویز ف
ياد اون روزها بخير. وقتى من بچه بودم، مادرم يک تومن به من مىداد و مرا به فروشگاه مىفرستاد و من با ٣ کيلو سيبزمينى، دو بسته نان، سه پاکت شير، يک کيلو پنير، يک بسته چاى و دوازده تا تخممرغ به خانه برمىگشتم.
 اما الان ديگه از اين خبرها نيست. همه جا توى فروشگاهها دوربين گذاشتهاند








الیزا شادنیا
زن به دامپزشكي مراجعه كرد و گفت: من اصلاً حالم خوب نيست.
دامپزشك گفت: شما اشتباهي اومدين اينجا، اينجا دامپزشكيه!
زن گفت: نه دكتر، درست اومدم، آخه من صبحها كه بلند ميشم اخلاقم مثل سگه،
ازصبح تا ظهر مثل خر كار ميكنم،
ظهرها هم مثل گاو غذا ميخورم، بعد از ظهر مثل خرس ميخوابم،
تازه شب كه شوهرم ميآد بهم ميگه سلام سوسك سياه.
...................
استاد: اون کدوم عضو بدنه که میتونه تا ۸ بار بزرگتر بشه ؟
دانشجویه دختر : میدونم ولی روم نمیشه بگم
استاد : به ۳ دلیل برات متاسفم:
1-. جواب مردمک چشم بود
2- فکر ت منحرفه
3- توقعت خیلی زیاد
.................
به مرکز اطلاعات رسانی یکی از حوزه های مذهبی قم تلفن میزنن و میپرسن  چرا اسم این خیابون ولیعصره ؟!
طلبه ئی که در اونجا پارت تایم کار میکرده جواب میده : اخه از صبح تا شب توی این خیابون هیچ خبری نیست ولی عصر بیا ببین چه خبره!!
 ....................

ا زن نجیب کیه ؟
 زنی که وقتی از خواب بیدار میشه یه راست بره خونش !
 زن کد بانو کیه ؟ 
 همون خانمه که صبح که داره میره خونش سر راه دوتا نون هم واسه ناشتائي ‌شوهرش و بچه هاش بگیره و بیاد!!
 ..................
رفسنجانی مسجد میسازه، كسی مسجدش نمیره. برای جلب توجه مردم سر در مسجدش میزنه :
« نماز صبح یك ركعت بدون وضو »
...................
خانوم در حالی که جدول حل میکرد از شوهرش پرسید : یک اختراع نام ببر برای جبران اشتباهات بشر !
شوهر گفت : محضر طلاق
................
خامنه ئی از ایران به هلاکوئی در رادیو ۶۷۰ تلفن میزنه و میپرسه :
ما هرچی دنبال این « کودک درون » میگردیم پیداش نمیکنیم شما میدونی کجاست؟! 
.................
 پسر اصفهاني: بابا! چرا ما مثل بقيه مردم با كشتي نميريم كيش؟
بابا: خفه شو شناتو بكن
.................
و خداوند زنها را افريد تا هيچ مردي به مرگ طبيعي نميرد.
سوره سكته/ ايه دق
...................
احمدینژاد میره مکه برعکس همه طواف میکنه... بهش میگن
چرا برعکس طواف میکنی؟ 
میگه شما از اون ور دنبالش کنین
« من از این ور میگیرمش »


از مثنوی
عمر جاودان
سیما کهن / اسرائیل
وقتی، دانایی به طریق داستان گفته بود که درختی در هندوستان است که هر که میوه ی آن را بخورد عمر جاودان می یابد. پادشاهی این سخن شنید، او از فرط راستی (سادگی - شاید هم طمع به عمر زیاد) کسی را به هند فرستاد تا میوه ی آن درخت را بیاورد.
آن مرد سال ها در هند به جستجو پرداخت. از هر که می پرسید مسخره اش می کردند که این مرد دیوانه است. بعضی ها هم به زبان تعریف و حمد ریشخندش می نمودند و او را به این سو آن سو می فرستادند و درخت هایی را نشانش می دادند. سرانجام وقتی آن پیک خسته، درمانده و نومید و اشک بار آهنگ بازگشت کرد، شنید که در همان مکان شیخی عالِم که قطبی بزرگوار است سکنی دارد با خود گفت : «من که کار دارم توفیق نیافتم، اکنون به نزد او بروم باشد که دعای خیری نمایدبا چشمی اشکبار نزد شیخ رفت.
شیخ پرسید : «از چه چیز نا امید هستی، موضوع چیست ؟»
مرد گفت : «شاه مرا بدین فرستاده تا درختی را که می گویند هر که میوه ی آن را خورد حیات جاودانه می یابد، پیدا کنم ولی سال ها گشته ام و نیافتم
شیخ خندید و بگفتا ای سلیـــــــــم   
 این درخت علم باشد در علیـــــــم

بس بلند و بس شگرف و بس بسیط   
آب حیوانـــــــــی و دریای محیط

تو به صورت رفته ای گم گشته ای    
 زان نمی یابی که معنی هشته ای
آن یکی کش صد هزار آثار خاست   
 کمترین آثار او عمــــــر بقاست 




candid camera
دوربین مخفی
رضا / سوئد










علی ناصح / فینیکس - اریزونا
دختر كوچكي هر روز پياده به مدرسه مي رفت و
image001.gifبرمي گشت. با اينكه آن روز صبح هوا زياد خوب
نبود و آسمان نيز ابري بود،دختر بچه طبق معمولِ
 هميشه، پياده بسوي مدرسه راه افتاد. بعد از ظهر كه
 شد،هوا رو به وخامت گذاشت و طوفان و رعد و
 برق شديدي درگرفت.مادر كودك كه نگران شده بود
مبادا دخترش در راه بازگشت از طوفان بترسد 
يا اينكه رعد و برق بلايي بر سر او بياورد،تصميم
 گرفت كه با اتومبيل بدنبال دخترش برود
با شنيدن صداي رعد و ديدن برقي كه آسمان را
مانند خنجري دريد،با عجله سوار ماشينش شده و
 به طرف مدرسه دخترش حركت كرد . اواسط
راه،ناگهان چشمش به دخترش افتاد كه مثل
هميشه پياده به طرف منزل در حركت بود ، ولي
 با هر برقي كه در آسمان زده ميشد،او مي ايستاد،به
 آسمان نگاه مي كرد و لبخند مي زد و اين كار با هر
 دفعه رعد و برق تكرار مي شد. زمانيكه مادر اتومبيل
  خود را به كنار دخترك رساند ، شيشه پنجره را پايين
 كشيد و از او پرسيد :" چكار مي كني ؟ چرا همينطور
 بين راه مي ايستي؟" دخترك پاسخ داد،" من سعي مي كنم
صورتم قشنگ بنظر بيايد، چون خداوند دارد مرتب از من
 عكس مي گيرد." 

با ارزوی هفته ئی خوش برای همگی تا شنبه اینده!


No comments:

Post a Comment

POST توراه و هفطارای

Every Post's Information