5.28.2015

توراه و هفطارای ناسو ۵.۳۰ ۱۵











  • بمیدبار-فصل چهارم-پاراشای ناسو


  • 1.      خداوند به مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) چنين گفت:
    2.      پسران قِهات را از ميان فرزندان لِوي برحسب قبيلهها و خانوادهي پدريشان سرشماري كن.
    3.      از سي ساله به بالا و تا پنجاه ساله هركس كه وارد جمعيت خدمتگزاران كار مقدس ميشود تا در چادر محل اجتماع كاري انجام دهد (سرشماري شود).
    4.      كار پسران قِهات در چادر محل اجتماع-مكان فوقالعاده مقدس اين است:
    5.      موقع حركت اردو، اَهَرُون (هارون) و پسرانش بيايند و آن پردهي پوشش جايگاه لوحههاي دهفرمان را پايين آورند و با آن صندوق (لوحههاي دهفرمان) گواه (بر تجلي خداوند به فرزندان ييسرائل (اسرائیل) در كوه سينَي (سینا)) را بپوشانند...
    6.      روي آن پوششي از پوست تَحَش (نوعی پستاندار) قرار دهند و بر بالاي آن پارچهاي تماماً از پشم رنگشدهي لاجوردي بگسترانند و تيرهاي آن را جاي خود قرار دهند.
    7.      روي ميز (نان) دورو و پارچهاي از پشم رنگشدهی لاجوردي گسترانيده و روي آن قالبهاي نان و قاشقها و پايههاي عمودي و قيدهاي ناودانيشكل نگهدارنده(ي نان) را قرار دهند و نان دائم روي آن باشد.
    8.      و روي آنها پارچهاي از پشم رنگشدهي قرمز پهن كنند و آن را با پوششي از پوست تَحَش (نوعی پستاندار) بپوشانند و تيرهاي آن را قرار دهند.
    9.      و پارچهاي از پشم رنگشدهی لاجوردي برداشته آن چراغدان روشنايي بخش و چراغهايش و انبرهايش (كه براي برداشتن فتيلهها لازم است) و مجمرهايش و تمام ظرفهاي روغني را كه بهوسيلهي آنها خدمت آن (چراغدان) را ميكنند، بپوشاند.
    10.  آن را و تمام اسبابهايش را توي پوششي از پوست تَحَش (نوعی پستاندار) گذارده روي تير قرار دهند.
    11.  و روي آن قربانگاه طلا، پارچهاي از پشم رنگشدهی لاجوردي گسترانيده و آن را با پوششي از پوست تَحَش (نوعی پستاندار) بپوشانند و تيرهاي آن را قرار دهند.
    12.  و تمام اسبابهاي خدمت را كه در مكان مقدس با آنها خدمت ميكنند بردارند و در پارچهاي از پشم رنگشدهی لاجوردي قرار دهند و آنها را پوششي از پوست تَحَش (نوعی پستاندار) بپوشانند و روي تير بگذارند.
    13.  آن قربانگاه (قرباني سوختني) را از خاكستر خالي كنند و روي آن پارچهاي از پشم رنگشدهی ارغواني بگسترانند.
    14.  و تمام اسبابهايش را كه با آنها روي آن قربانگاه خدمت ميكنند و مجمرها و چنگالها و بيلچهها و خونپاشها و همه اسبابهاي قربانگاه را رويش بگذارند و روي آن پوششي از پوست تَحَش (نوعی پستاندار) گسترانيده و تيرهايش را قرار دهند.
    15.  در موقع حركت اردو، اَهَرُون (هارون) و پسرانش كار پوشاندن چيز مقدس (صندوق لوحههاي دهفرمان) و قربانگاه و تمام اسبابهاي مقدس را به پايان رسانند و پس از آن پسران قِهات براي حمل بيايند و چيزهاي مقدس را لمس نكنند تا نميرند. کار پسران قِهات در چادر محل اجتماع اين است.
    16.  و اِلعازار پسر اَهَرُون كُوهِن (هارون کاهن) سرپرست روغن روشنايي و بخور داروها(ي يازدهگانه) و هديه آردي هميشگي و روغن مسح باشد. يعني سرپرستي تمام ميشكان و تمام آنچه در آن است را چه از نظر مكان مقدس و چه از نظر اسبابهايش برعهده داشته باشد.
    17.  خداوند به مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) چنين سخن گفت:
    18.  باعث نابودي جمعيت قبيلههاي قِهاتي از ميان لِويها نشويد.
    19.  و اين كار را براي آنها انجام دهيد تا هنگام نزديكشدنشان به مكان فوقالعاده مقدس زنده مانده، نميرند. اَهَرُون (هارون) و پسرانش بيايند و آنها را هريك بر خدمت و بارش بگمارند.
    20.  موقع پوشانيدن آن چيز مقدس (صندوق لوحههاي دهفرمان) براي ديدن آن نيايند تا نميرند.
    پاراشاي ناسُو
    21.  خداوند به مُشه (موسی) چنين سخن گفت:
    22.  پسران گِرشُون را هم برحسب خانوادهي پدري و قبيلههايشان سرشماري كن.
    23.  آنها را يعني كسي را كه وارد جمعيت خدمتگزاران كار مقدس ميشود تا در چادر محل اجتماع خدمت كند از سي ساله به بالا تا پنجاه ساله سرشماري كن.
    24.  كار قبيلههاي گِرشُوني براي خدمت و باربري از اين قرار است.
    25.  حمل پردههاي ميشكان و چادر محل اجتماع، پوشش آن و پوششي از تَحَش (نوعی پستاندار) كه از بالا روي آن است و پردهي درگاه چادر محل اجتماع.
    26.  و پردههاي حياط و پردهي درگاه دَرِ بزرگ حياطي كه در اطراف ميشكان و قربانگاه است و طنابهاي آنها و تمام اسبابهاي خدمتي آنها و آنچه براي آنها و براي نظام خدمت آنها طبق فرمان اَهَرُون (هارون) و پسرانش باشد. باربري آنها را به نوبت براي آنها تعيين كنید.
    27.  همهي كار پسران گِرشُوني براي تمام باربري آنها و براي نظام خدمت آنها طبق فرمان اَهَرُون (هارون) و پسرانش باشد. باربري آنها را به نوبت براي آنها تعيين كنيد.
    28.  كار قبيلههاي پسران گِرشُوني، در چادر محل اجتماع است و نوبت كار آنها تحت سرپرستي ايتامار پسر اَهَرُون كُوهِن (هارون کاهن) باشد.
    29.  پسران مِراري را برحسب قبيلهها و خانوادهي پدريشان بشمار.
    30.  آنها را يعني هركسي را كه وارد جمعيت خدمتگزاران كار مقدس ميشود تا در چادر محل اجتماع خدمت كنند از سيساله به بالا تا پنجاه ساله سرشماري كن.
    31.  و وظيفهي باربري آنها براي همهي كارهايشان در چادر محل اجتماع عبارت است از (حمل) تختههاي ميشكان و پشتبندها و ستونها و پايهها(ي جا زبانهاي ها)يش ...
    32.  و (حمل) ستونهاي پيرامون حياط و پايههاي (جا زبانهاي) آنها و ميخهاي سركج و طنابهايشان براي همهي اسبابها و براي تمام كار آنها. برحسب نامهاي اسبابها وظيفهي باربري آنها را تعيين كنید.
    33.  اين است كار قبيلههاي پسران مِراري براي هرگونه خدمت آنها در چادر محل اجتماع كه تحت سرپرستي ايتامار پسر اَهَرُون كُوهِن (هارون کاهن) باشد.
    34.  مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) و رئيسهاي جماعت، پسران قِهاتي را برحسب قبيلهها و خانوادهي پدريشان شمردند.
    35.  از سيساله به بالا تا پنجاه ساله تمام كساني را كه وارد جمعيت خدمتگزاران كار مقدس ميشدند تا در چادر محل اجتماع خدمت كنند (سرشماري كردند).
    36.  و سرشماري شدگان آنها برحسب قبيلههايشان دوهزار و هفتصد و پنجاه (نفر) بودند.
    37.  اينها سرشماري شدگان قبيلههاي قهاتي يعني همه كساني بودند كه در چادر محل اجتماع خدمت ميكردند و مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) طبق فرمان خداوند به مُشه آنها را شمردند.
    38.  و سرشماري شدگان پسران گِرشُون برحسب قبيلههاي خانوادهي پدريشان.
    39.  از سي ساله به بالا تا پنجاه ساله همهي كساني را كه وارد جمعيت خدمتگزاران كار مقدس ميشدند تا در چادر محل اجتماع خدمت كنند (سرشماري كردند).
    40.  سرشماري شدگان آنها برحسب قبيلههاي خانوادهي پدريشان دو هزار و ششصد و سي (نفر) بودند.
    41.  اينها سرشماري شدگان قبيلههاي پسران گِرشُون يعني همهي كساني بودند كه در چادر محل اجتماع خدمت ميكردند و مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) طبق فرمان خداوند آنها را شمردند.
    42.  و سرشماري شدگان پسران مراري برحسب قبيلهها و خانوادهي پدريشان.
    43.  از سيساله به بالا تا پنجاه ساله همهي كساني را كه وارد جمعيت خدمتگزاران كار مقدس ميشدند تا در چادر محل اجتماع خدمت كنند (سرشماري كردند).
    44.  سرشماري شدگان آنها بر حسب قبيلههايشان سه هزار و دويست (نفر) بودند.
    45.  اينها سرشماريشدگان قبيلههاي پسران مِراري بودند و مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) طبق فرمان خداوند به مُشه آنها را شمردند.
    46.  تمام سرشماري شدگاني كه مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) و رئيسهاي ييسرائل (اسرائیل) از لِويها برحسب قبيلهها و خانوادهي پدريشان شمردند ...
    47.  از سيساله به بالا تا پنجاه ساله همهي كساني كه براي كار خدمت و كار باربري در چادر محل اجتماع وارد ميشدند...
    48.  سرشماري شدگان آنها هشت هزار و پانصد و هشتاد نفر بودند.
    49.  مُشه (موسی) برحسب فرمان خداوند هركدام را بر خدمت و بارش گماشت و سرشماريشدگان كساني بودند كه خداوند براي مُشه تعيين كرده بود.
  • سامسون، فلسطینیان سارق و متجاوز به کاروانها را تار و مار میکند

  • بمیدبار-فصل پنجم پاراشای ناسو
  • خداوند به مُشه (موسی) چنين سخن گفت:
  • 2.      به فرزندان ييسرائل (اسرائیل) فرمان بده هر برصدار و هر جريانداري و هركسي را كه بهخاطر لمس جسد مرده ناپاك است از اردوگاه بيرون كنند.
  • 3.      از مذكر تا مونث بيرون كنيد. آنها را به خارج از اردوگاه روانه سازيد تا اردوگاه خود را كه من در ميانشان هستم، ناپاك نكنند.
  • 4.      فرزندان ييسرائل (اسرائیل) چنين عمل كردند. آنها را به خارج از اردوگاه روانه نمودند فرزندان ييسرائل همانگونه كه خداوند به مُشه (موسی) سخن گفته بود عمل كردند.
  • 5.      خداوند به مُشه (موسی) چنين سخن گفت:
  • 6.      به فرزندان ييسرائل (اسرائیل) بگو هرگاه مرد يا زني مرتكب هرگونه خطاي انساني (داد و ستد بدون مدرك) گردد و (باعث شود با سوگند ياد كردن) به خداوند خيانت شود و در اينصورت آن شخص گناهكار گردد.
  • 7.      آنها (طلب كار به خاطر نگرفتن مدرك و بدهكار به خاطر خيانت و سوگند دروغ) به خطايي كه كردهاند اعتراف نمايند و ابتدا (آن شخص) اصل آن را برگرداند و يك پنجم آن را بر آن اضافه نمايد به آن كسي كه به او خيانت شده است، بدهد.
  • 8.      و اگر آن مرد وارثي نداشته باشد كه آن اصل (پول) به وي برگردد آن اصل (پول) پس داده شده متعلق به خداوند يعني از آن كُوهِن (کاهن) خواهد بود و اين علاوه بر آن قوچ كفارهي (گناهان) است كه با آن براي وي طلب عفو ميگردد.
  • 9.      از تمام موقوفههاي فرزندان ييسرائل (اسرائیل) هر هديه (نوبرانه‌)اي كه به كُوهِن (کاهن) تقديم ميدارند متعلق به خود او (آن كُوهِن) خواهد بود.
  • 10.  هركسي اختيار موقوفههاي خود را دارد كه به هر كُوهِنی (کاهنی) (كه بخواهد) تقديم كند. هرگاه كسي (موقوفههاي خود را) به كُوهِنی دهد به همان كس تعلق خواهد گرفت.
  • 11.  خداوند به مُشه (موسی) چنين سخن گفت:
  • 12.  به فرزندان ييسرائل (اسرائیل) صحبت كرده به آنها بگو هر مردي كه زنش منحرف گشته واقعاً به او خيانت كند.
  • 13.  و مردي به منظور نزديكي كردن با او همخواب شود و موضوع از نظر شوهر مخفي بماند یعني او (آن زن) پنهانشده ناپاك گردد و شاهدي وجود نداشته باشد و به زور برده نشده باشد ...
  • 14.  و به او (به شوهر) حالت سوءظن دست داده به زنش مشكوك گردد و وي ناپاك نشده باشد.
  • 15.  آن مرد زنش را نزد كُوهِن (کاهن) آورده و تقديمي او (يعني تقديمي زن خود) را همراه وي (يعني همراه زنش) يك دهم ايفا آرد جو بياورد. نظر به اينكه هديهي سوءظنها يعني هديهي يادآوري گناه ميباشد روي آن روغن نريزد و بر آن كندر ننهد.
  • 16.  آن كُوهِن (کاهن) وي (يعني آن زن) را پيش آورده در حضور خداوند وادارد.
  • 17.  آن كُوهِن (کاهن) با ظرف سفالي آب مقدس بردارد و از خاكي كه در زمين ميشكان خواهد بود بردارد و توي آن آب بريزد.
  • 18.  كُوهِن (کاهن) آن زن را به حضور خداوند واداشته و سر آن زن را برهنه (ژوليده) كند و هديهي يادبود را كه همان هديهي سوءظنهاست روي كف دستهايش بگذارد و آن آب تلخكامي لعنتآور، در دست كُوهِن (کاهن) باشد.
  • 19.  آن كُوهِن (کاهن) وي را سوگند داده به آن زن بگويد «اگر مردي با تو همخوابي نكرده باشد و اگر درحالي كه به شوهرت تعلق داري منحرف نشده باشي كه ناپاك گردي، از اين آب تلخ كامي لعنتآور مصون بماني...
  • 20.  «و اگر تو در حالي كه به شوهرت تعلق داشتهاي منحرف گشته و ناپاك شده باشي و غير شوهرت مردي با تو همبستر شده باشد ...»
  • 21.  «آن كُوهِن (کاهن) آن زن را با سوگند همراه نفرين سوگند دهد و آن كُوهِن (سخن را ادامه داده) به آن زن بگويد «خداوند موجب شود رانت بيفتد و شكمت باد كند تا در ميان قومت نمونهي سوگند همراه نفرين قرارگيري».
  • 22.  «و اين آب لعنتآور وارد رودههايت شود تا شكمت باد كند و رانت را ساقط كند» و آن زن بگويد آمين آمين.
  • 23.  آن كُوهِن (کاهن) اين نفرينهاي همراه با سوگند را در ورقهاي نوشته و در آن آب تلخكامي بشويد.
  • 24.  و آن آب تلخكامي لعنتآور را به آن زن بنوشاند تا آن آب لعنتآور براي تلخكامي وارد (شكم) او شود.
  • 25.  و آن كُوهِن (کاهن) از دست آن زن آن هديهي آردي سوءظن را بگيرد و آن هديهي آردي را به حضور خداوند تكان داده آن را نزديك آن قربانگاه پيشآورد.
  • 26.  آن كُوهِن (کاهن) از آن هديهي آردي مشتي به عنوان يادبود بردارد و روي آن قربانگاه دود كند و بعد آن آب را به آن زن بنوشاند.
  • 27.  آن آب را به او بنوشاند. اگر ناپاك شده و به شوهرش خيانت كرده باشد آن آب لعنتآور براي تلخكامي وارد (شكم) وي شده شكمش باد كرده و رانش ساقط خواهد گشت و آن زن در ميان قومش نمونهي نفرين خواهد شد.
  • 28.  و اگر آن زن ناپاك نشده و پاك باشد مصون مانده (اگر نازا هم باشد) حتما بچهدار خواهد شد.
  • 29.  اين قانون سوءظن در مورد زني است كه با داشتن شوهر، منحرف شده، ناپاك گردد.
  • 30.  يا مردي كه حالت سوءظن به او دست دهد و به زنش مشكوك گردد. آن زن را نزد خداوند وادارد و كُوهِن (کاهن) اين دستورات را برايش انجام دهد.
  • 31.  آن مرد از گناه مبرا ميماند و آن زن گناهش را به گردن خواهد داشت.

  • بمیدبار-فصل ششم پاراشای ناسو
خداوند به مُشه (موسی) چنين سخن گفت:
2.      به فرزندان ييسرائل (اسرائیل) صحبت كرده به آنها بگو مرد يا زني كه صريحاً نذر كند كه نازير (پرهيزكار) باشد، يعني خود را به خداوند اختصاص دهد.
3.      از شراب تازه و كهنه دوري كند، سركهي (تهيه شده از) شراب تازه و سركهي (تهيه شده از) شراب كهنه ننوشد و مايعي كه در آن انگور خيسانده باشند ننوشد و انگور تر و خشك نخورد.
4.      تمام روزهاي پرهيزش از هر چيزي كه از تاك به عمل آيد از هستهها تا پوست (انگور) نخورد.
5.      تمام روزهاي نذر و پرهيزكاريش تيغ بر سرش نگذرد. تا تكميل شدن روزهايي كه پرهيز خواهد كرد با رشد دادن انبوه موي سرش براي خداوند مقدس بماند.
6.      تمام روزهايي كه خود را به خداوند اختصاص داده به محل سرپوشيدهاي كه در آن ميت باشد وارد نشود.
7.      نظر به اينکه موي تقديس شده از جانب خداوند بر سرش است بهخاطر فوت پدر و مادر و برادر و خواهرش خود را ناپاك نكند.
8.      تمام روزهاي پرهيزش، او تقديسشدهي خداست.
9.      و هرگاه كسي ناگهان در نزديكي او بميرد و موي تقديس شده سرش را ناپاك سازد سر خود را در روز پاك شدنش (از عزا) بتراشد. در روز هفتم آن را بتراشد.
10.  در روز هشتم دو قمري يا دو جوجه كبوتر نزد كُوهِن (کاهن) به درگاه چادر محل اجتماع بياورد.
11.  آن كُوهِن (کاهن) يكي را براي قرباني خطا تقديم كند و يكي را براي قرباني سوختني و چون او به خاطر مردهاي خطاكار شده است براي او طلب عفو كند. (از نو) سرش را در آن روز مقدس نمايد.
12.  (مجدداً) روزهاي پرهيزش را براي خداوند اختصاص دهد و برهاي (از هشت روزه تا) یکساله براي قرباني جريمه بياورد و نظر به اينكه در (دوران) پرهيزش ناپاك شده آن روزهاي اوليه به حساب نميآيد.
13.  دستور آن پرهيزدار اين است. هنگام كامل شدن روزهاي پرهيزش آن (قرباني) را نزد درگاه چادر محل اجتماع بياورد.
14.  تقديمي خود را يك بره (از هشت روزه تا) یکساله بيعيب براي قرباني سوختني و يك برهي ماده (از هشت روزه تا) یکساله براي قرباني خطا و يك قوچ بيعيب براي قرباني سلامتی به خداوند تقديم نمايد.
15.  به علاوه سبدي فطير از آرد نرم، قرصهاي سرشته شده در روغن و فطيرهاي نازك روغن ماليده شده و هديهي آردي و مايعهاي ريختنيشان را تقديم بدارد.
16.  آن كُوهِن (کاهن) آنها را نزد خداوند پيشآورده (مراسم) قرباني خطا و سوختنيش را انجام دهد.
17.  و علاوه بر سبد فطيرها، آن قوچ را بهصورت ذبح سلامتی به خداوند تقديم نمايد و آن كُوهِن (کاهن) به هديهي آردي و مايع ريختنيش رسيدگي نمايد.
18.  آن پرهيزدار موي تقديسشدهي سرش را در درگاه محل اجتماع بتراشد و موي تقديس شدهي سرش را برداشته روي آن آتشي كه زير قرباني سلامتی است، بگذارد.
19.  بعد از اينكه آن پرهيزدار موي تقديس شدهي سرش را تراشيد، آن كُوهِن (کاهن) دست آبپز شدهي آن قوچ را به علاوه يك قرص فطير از آن سبد و يك فطير نازك برداشته روي كف دستهاي آن پرهيزدار بگذارد.
20.  آن كُوهِن (کاهن) آنها را به حضور خداوند تكان دهد. (آنها) با سينهي تكان دادني و با ساق آن هديه براي آن كُوهِن (کاهن) وقف است و بعد از آن پرهيزدار شراب بنوشد.
21.  دستور پرهيزداري كه به مناسبت نذرش براي خداوند قرباني نذر كند چنين است. علاوه برآنچه كه استطاعت دارد مطابق دستور نذرش، نذري را كه كرده است همانگونه ادا نمايد.
22.  خداوند به مُشه (موسی) چنين سخن گفت:
23.  به اَهَرُون (هارون) و پسرانش صحبت كرده بگو به فرزندان ييسرائل (اسرائیل) خطاب نموده آنها را اينگونه دعا نماييد.
24.  خداوند تو را بركت دهد و نگهدارت باشد.
25.  خداوند به تو روي خوش نشان داده مورد مرحمت قرار دهد.
26.  خداوند خواستههاي (مشروع) تو را اجابت كند و برايت آرامش (امنيت) برقرار نمايد.
27.  نام مرا بر فرزندان ييسرائل (اسرائیل) بگذارند و من آنها را بركت خواهم نمود.
  • بمیدبار-فصل هفتم پاراشای ناسو
  • 1.      هنگامي كه مُشه (موسی) برپا داشتن ميشكان را پايان داد مُشه آن (ميشكان) و تمام اسبابش و قربانگاه و تمام ظروفش را مسح نموده اختصاصي نمود. همهي آنها را با هم مسح نموده اختصاصي كرد.
  • 2.      رئيسهاي ييسرائل (اسرائیل)، سران خاندان كه رؤساي سبطها بودند همان كساني كه بر شمارش (آن قوم) نظارت كردند، هديه تقديم داشتند.
  • 3.      هديهي خود را به حضور خداوند ششگاري سرپوشيده و دوازده گاو آوردند. يك گاري از طرف دو رئيس و يك گاو نر از طرف هريك و آنها را جلو ميشكان تقديم داشتند.
  • 4.      خداوند به مُشه (موسی) چنين سخن گفت:
  • 5.      (اين هديهها را) از آنها بگير و براي انجام دادن كار چادر محل اجتماع بهكار گرفته شوند و آنها را به لِويها، به هركسي برحسب كارش بده.
  • 6.      مُشه (موسی) آن گاريها و آن گاوها را گرفت و آنها را به لِويها داد.
  • 7.      دو گاري و چهار گاو را برحسب كارشان به پسران گِرشُون داد.
  • 8.      و آن چهار گاري و هشت گاو را به پسران مِراري برابر كارشان كه زير نظر ايتامار پسر اَهَرُون كُوهِن (هارون کاهن) بود، داد.
  • 9.      و به فرزندان قِهات نداد زيرا اسبابهاي مقدسي[1] را كه بر عهدهي آنها بود با دوش حمل ميكردند.
  • 10.  رئيسها براي جشن افتتاح آن قربانگاه در روز مسح شدنش هديه آوردند. رئيسها هديهي خود را جلو آن قربانگاه تقديم نمودند.
  • 11.  خداوند به مُشه (موسی) گفت: يك روز يك رئيس و روز بعد رئيس ديگر هديهي خود را براي جشن افتتاح قربانگاه تقديم بدارند.
  • 12.  كسي كه اولين روز هديهي خود را تقديم كرد نَحشُون پسر عَميناداو از سبط يِهودا بود.
  • 13.  و هديهاش يك کاسه از نقره به وزن يكصد و سي (شِقِل)، يك خونپاش نقره به وزن هفتاد شِقِل برحسب شِقِل مقدس، هر دوي آنها پر از آرد نرم سرشته شده در روغن براي هديهي آردي بود،
  • 14.  يك قاشق (به وزن) ده (شِقِل) از طلا پر از بخور (داروهاي يازدهگانه)،
  • 15.  يك گاو نر جوان، يك قوچ، يك بره (از هشت روزه تا) یکساله براي قرباني سوختني،
  • 16.  يك بز نر جوان براي قرباني خطا،
  • 17.  و براي ذبح سلامتی دو گاو نر، پنج قوچ، پنج بز نر، پنج بره (از هشت روزه تا) یکساله. اين بود هديهي نَحشُون پسر عَميناداو.
  • 18.  در روز دوم نِتَناِل پسر صوعار رئيس (سبط) ييساخار تقديم كرد.
  • 19.  هديهي خود را يك کاسه از نقره به وزن يكصد و سي (شِقِل)، يك خونپاش نقره (بهوزن) هفتاد شِقِل برحسب شِقِل مقدس، هر دوي آنها پر از آرد نرم سرشته شده در روغن براي هديهي آردي بود،
  • 20.  يك قاشق (به وزن) ده (شِقِل) از طلا پر از بخور (داروهاي يازدهگانه)،
  • 21.  يك گاو نر جوان، يك قوچ، يك بره (از هشت روزه تا) یکساله براي قرباني سوختني،
  • 22.  يك بز نر جوان براي قرباني خطا،
  • 23.  و براي ذبح سلامتی دو گاو نر، پنج قوچ، پنج بز نر، پنج بره (از هشت روزه تا) یکساله. اين بود هديهي نِتَناِل پسر صوعار.
  • 24.  در روز سوم رئيس فرزندان زِوولون، اِليآو پسر خِلُون.
  • 25.  هديهاش يك کاسه از نقره به وزن يك صد و سي (شِقِل)، يك خونپاش نقره (به وزن) هفتاد شِقِل بر حسب شِقِل مقدس، هر دوي آنها پر از آرد نرم سرشته شده در روغن براي هديهي آردي بود،
  • 26.  يك قاشق (به وزن) ده (شِقِل) از طلا پر از بخور (داروهاي يازدهگانه)،
  • 27.  يك گاو نر جوان، يك قوچ، يك بره (از هشت روزه تا) یکساله براي قرباني سوختني،
  • 28.  يك بز نر جوان براي قرباني خطا،
  • 29.  و براي ذبح سلامتی دو گاو نر، پنج قوچ، پنج بز نر، پنج بره (از هشت روزه تا) یکساله. اين بود هديهي اِليآو پسر خِلُون.
  • 30.  در روز چهارم رئيس فرزندان رِئووِن، اليصور پسر شِدِاور.
  • 31.  هديهاش يك کاسه از نقره به وزن يكصد و سي (شِقِل)، يك خونپاش (به وزن) هفتاد شِقِل بر حسب شِقِل مقدس، هر دوي آنها پر از آرد نرم سرشته شده در روغن براي هديهي آردي بود،
  • 32.  يك قاشق (به وزن) ده (شِقِل) از طلا پر از بخور (داروهاي يازدهگانه)،
  • 33.  يك گاو نر جوان، يك قوچ، يك بره (از هشت روزه تا) یکساله براي قرباني سوختني،
  • 34.  يك بز نر جوان براي قرباني خطا،
  • 35.  و براي ذبح سلامتی دو گاو نر، پنج قوچ، پنج بز نر، پنج بره (از هشت روزه تا) یکساله. اين بود هديهي اِليصور پسر شِدِاور.
  • 36.  در روز پنجم رئيس فرزندان شيمعُون، شِلوميئِل پسر صوريشَداي.
  • 37.  هديهاش يك کاسه از نقره به وزن يكصد و سي‌ (شِقِل)، يك خونپاش نقره (به وزن) هفتاد شِقل بر حسب شِقِل مقدس، هر دوي آنها پر از آرد نرم سرشته شده در روغن براي هديهي آردي بود،
  • 38.  يك قاشق (به وزن) ده (شِقِل)، از طلا پر از بخور (داروهاي يازدهگانه)،
  • 39.  يك گاو نر جوان، يك قوچ، يك بره (از هشت روزه تا) یکساله براي قرباني سوختني،
  • 40.  يك بز نر جوان براي قرباني خطا،
  • 41.  و براي ذبح سلامتی دو گاو نر، پنج قوچ، پنج بز نر، پنج بره (از هشت روزه تا) یکساله. اين بود هديهي شِلوميئِل پسر صوريشَداي.
  • 42.  در روز ششم رئيس فرزندان گاد، اِلياساف پسر دِعوئل.
  • 43.  هديهاش يك کاسه از نقره به وزن يكصد و سي (شِقِل)، يك خونپاش نقره (به وزن) هفتاد شِقِل برحسب شِقِل مقدس، هر دوي آنها پر از آرد نرم سرشته شده در روغن براي هديهي آردي بود،
  • 44.  يك قاشق (به وزن) ده (شِقِل) از طلا پر از بخور (داروهاي يازدهگانه)،
  • 45.  يك گاو نر جوان، يك قوچ، يك بره (از هشت روزه تا) یکساله براي قرباني سوختني،
  • 46.  يك بز نر جوان براي قرباني خطا،
  • 47.  و براي ذبح سلامتی دو گاو نر، پنج قوچ، پنج بز نر، پنج بره (از هشت روزه تا) یکساله. اين بود هديهي اِلياساف پسر دِعوئل.
  • 48.  در روز هفتم رئيس فرزندان اِفرَئيم، اِليشاماع پسر عَميهود.
  • 49.  هديهاش يك کاسه از نقره به وزن يكصد و سي (شِقِل)، يك خونپاش نقره (به وزن) هفتاد شِقِل بر حسب شِقِل مقدس، هر دوي آنها پر از آرد نرم سرشته شده در روغن براي هديهي آردي بود،
  • 50.  يك قاشق (به وزن) ده (شِقِل) از طلا پر از بخور (داروهاي يازدهگانه)،
  • 51.  يك گاو نر جوان، يك قوچ، يك بره (از هشت روزه تا) یکساله براي قرباني سوختني،
  • 52.  يك بز نر جوان براي قرباني خطا،
  • 53.  و براي ذبح سلامتی دو گاو نر، پنج قوچ، پنج بز نر، پنج بره (از هشت روزه تا) یکساله. اين بود هديهي اِلي شاماع پسر عَميهود.
  • 54.  در روز هشتم رئيس فرزندان مِنَشه، گَمليئِل پسر پِداصور.
  • 55.  هديهاش يك کاسه از نقره به وزن يكصد و سي (شِقِل)، يك خونپاش نقره (به وزن) هفتاد شِقِل برحسب شِقِل مقدس، هر دوي آنها پر از آرد نرم سرشته شده در روغن براي هديهي آردي بود،
  • 56.  يك قاشق، (به وزن) ده (شِقِل) از طلا پر از بخور (داروهاي يازدهگانه)،
  • 57.  يك گاو نر جوان، يك قوچ، يك بره (از هشت روزه تا) یکساله براي قرباني سوختني،
  • 58.  يك بز نر جوان براي قرباني خطا،
  • 59.  و براي ذبح سلامتی دو گاو نر، پنج قوچ، پنج بز نر، پنج بره (از هشت روزه تا) یکساله. اين بود هديهي گَمليئِل پسر پِداصور.
  • 60.  در روز نهم رئيس فرزندان بينيامين، اَويدان پسر گيدعُوني.
  • 61.  هديهاش يك کاسه از نقره به وزن يكصد و سي (شِقِل)، يك خونپاش نقره (به وزن) هفتاد شِقِل برحسب شِقِل مقدس، هر دوي آنها پر از آرد نرم سرشته شده در روغن براي هديهي آردي بود،
  • 62.  يك قاشق (به وزن) ده (شِقِل) از طلا پر از بخور (داروهاي يازدهگانه)،
  • 63.  يك گاو نر جوان، يك قوچ، یک بره (از هشت روزه تا) یکساله براي قرباني سوختني،
  • 64.  يك بز نر جوان براي قرباني خطا،
  • 65.  و براي ذبح سلامتی دو گاو نر، پنج قوچ، پنج بز نر، پنج بره (از هشت روزه تا) یکساله. اين بود هديهي اَويدان پسر گيدعُوني.
  • 66.  در روز دهم رئيس فرزندان دان، اَحيعِزِر پسر عَميشَداي.
  • 67.  هديهاش يك کاسه از نقره به وزن يكصد و شي (شِقِل)، يك خونپاش نقره (به وزن) هفتاد شِقِل برحسب شقل مقدس، هر دوي آنها پر از آرد نرم سرشته شده در روغن براي هديهي آردي بود،
  • 68.  يك قاشق (به وزن) ده (شِقِل)‌، از طلا پر از بخور (داروهاي يازدهگانه)،
  • 69.  يك گاو نر جوان، يك قوچ، يك بره (از هشت روزه تا) یکساله براي قرباني سوختني،
  • 70.  يك بز نر جوان براي قرباني خطا،
  • 71.  و براي ذبح سلامتی دو گاو نر، پنج قوچ، پنج بز نر، پنج بره (از هشت روزه تا) یکساله. اين بود هديهي اَحيعِزِر پسر عَميشَداي.
  • 72.  در روز يازدهم رئيس فرزندان آشِر، پَگعيئِل پسر عُوخران.
  • 73.  هديهاش يك کاسه از نقره به وزن يكصد و سي (شِقِل)، يك خونپاش نقره (به وزن) هفتاد شِقِل برحسب شِقِل مقدس، هر دوي آنها پر از آرد نرم سرشته شده در روغن براي هديهي آردي بود،
  • 74.  يك قاشق (به وزن) ده (شِقِل) از طلا پر از بخور (داروهاي يازدهگانه)،
  • 75.  يك گاو نر جوان، يك قوچ، يك بره (از هشت روزه تا) یکساله براي قرباني سوختني،
  • 76.  يك بز نر جوان براي قرباني خطا،
  • 77.  و براي ذبح سلامتی دو گاو نر، پنج قوچ، پنج بز نر، پنج بره (از هشت روزه تا) یکساله. اين بود هديهي پَگعيئِل پسر عُوخران.
  • 78.  در روز دوازدهم رئيس فرزندان نَفتالي، اَحيرَع پسر عِنان.
  • 79.  هديهاش يك کاسه از نقره به وزن يكصد و سي (شِقِل)، يك خونپاش نقره (به وزن) هفتاد شِقِل برحسب شِقِل مقدس، هر دوي آنها پر از آرد نرم سرشته شده در روغن براي هديهي آردي بود،
  • 80.  يك قاشق (به وزن) ده (شِقِل) از طلا پر از بخور (داروهاي يازدهگانه)،
  • 81.  يك گاو نر جوان، يك قوچ، يك بره (از هشت روزه تا) یکساله براي قرباني سوختني،
  • 82.  يك بز نر جوان براي قرباني خطا،
  • 83.  و براي ذبح سلامتی دو گاو نر، پنج قوچ، پنج بز نر، پنج بره (از هشت روزه تا) یکساله. اين بود هديهي اَحيرَع پسر عِنان.
  • 84.  (جمع هديههاي) جشن افتتاح آن قربانگاه در روز مسح شدنش از جانب سران ييسرائل (اسرائیل) از اين قرار است. قالبهاي نان از نقره دوازده تا، خونپاشهاي نقره دوازده تا، قاشقهاي طلا دوازده تا.
  • 85.  (وزن) هر کاسه از نقره يكصد و سي (شِقِل)، و هر خونپاش هفتاد (شِقِل)، جمع نقرهي ظرفها بر حسب شِقِل مقدس دو هزار و چهارصد.
  • 86.  قاشقهاي طلا دوازده تا پر از بخور (داروهاي يازدهگانه) هر قاشق برحسب شِقِل مقدس (به وزن) ده شِقِل، جمع طلاي آن قاشقها يكصد و بيست شِقِل.
  • 87.  تمام گاوهاي نر براي قرباني سوختني دوازده (رأس)، قوچ دوازده (رأس)، برههاي (از هشت روزه تا) یکساله دوازده (رأس)، علاوه بر هدیهی آردی آنها، و بزهای نر جوان دوازده رأس برای قربانی خطا.
  • 88.  همهی گاوهای قربانی سلامتی بیست و چهار (رأس) گاو نر بود، قوچ شصت (رأس)، بز نر شصت (رأس)، برهی (از هشت روزه تا) یکساله شصت (رأس)، این است (هدیههای) جشن افتتاح آن قربانگاه بعد از مسح شدن آن.
  • 89.  و موقعي كه مُشه (موسی) به چادر محل اجتماع وارد ميشد (تا خداوند) با وي سخن گويد آن صدا را كه با او صحبت ميكرد از بالاي سرپوشي كه روي صندوق (لوحهاي دهفرمان) گواه (بر تجلي خداوند به فرزندان ييسرائل (اسرائیل) در كوه سينَي (سینا)) بود ميشنيد يعني (خداوند) از بين دو كروبيم (فرشتهها) با وي سخن ميگفت. 
  • توضیح
  • [1] براي آگاهي از اسبابهاي مقدسي كه بر دوش حمل ميشد به فصل 3 آيه 31 همين كتاب مراجعه شود.

****************************
    • ناداو گادی
    • خواننده جوان اسرائیلی برنده مقام * نهم *( در
    • جوی کاملا ضد اسرائیلی ) از ۲۷ کشور شرکت
    • کننده در مسابقات موسیقی یوروویژن ۲۰۱۵میلادی







  • *************************



هفطارای پاراشای ناسو


سی و پنجمین هفطارا


کتاب داوران 13/2 – 13/25

کتاب داوران یا شوفطیم، رخدادهای پس از درگذشت یِهوشوعَ بِن نون است که از سال 2516 عبری و 350 تا 400 سال در ایسرائل آمده است.



دوران داوران که به دوران «آغاز نزول مذهبی و فساد اجتماعی ملت ایسرائل» معروف شده است، پس از برخاستن 15 قاضی که هر کدام از 1 تا 80 سال با داوری و اندک نبوتهایشان ملت را اداره و ارشاد می کردند، با آغاز سلطنت شائول هَمِلِخ در سال 2882 عبری به پایان رسید.
هفطارای ناسو، جریان تولد شیمشون (ساسون) سیزدهمین قاضی ایسرائل در دوران قضات (داوران) است که برای 20 سال (2812 – 2832 عبری) با قدرت جسمی خد.ادادش به تنهایی با اقوام پِلیشطمی به مبارزه برخاسته، قوم ایسرائل را مدتی از اسارت ایشان رهاند. سرانجام به وسوسه زنی به نام دَلیلا (دَلیله) که سران پلیشطمی او را به دریافت رشوه فراوان تطمیع کرده و نوید داده بودند، به رمز قدرت معجزه آسای شیمشون که همانا موهای وی می بود پی برده، با بریدن آنها وی را تسلیم پلیشطیمی ها کرد. شیمشون که در این زمان دشمنانش از بینایی محرومش کرده بودند، در روز جشن و سرور آنها در معبدی بنام داگون برای لحظه ای قدرت خد.ادادش را بازیافته، با ویران کردن آن مکان و بتهایش و نابودی بیش از 3000 تن از سران و اشرافیان پلیشطیمی آن معبد، جان خود را از دست داد.
شرح تولد شیمشون به نام ناذیر (وقف شده) در راه خد.اوند، تشابه این هفطارا را با پاراشای ناسو که شرح قوانین مربوط به افراد ناذیر است نمایان می سازد.
داوران – فصل سیزده
2. و اما در شهر صُرعا (در 17 مایلی غرب یِروشالَییم) در اراضی خانوادگی دان مردی به نام مانُوَح می زیست که همسرش نازا بوده، دارای فرزند نمی باشد.
3. روزی فرشته خد.اوند بر آن زن (که بسیار صالح و پرهیزکار می بود) آشکار شده، به وی چنین گفت : «اینک تو ای زن که عقیم و نازا بوده، دارای فرزند نیستی؛ آگاه باش که بزودی باردار شده و صاحب فرزند پسری خواهی شد.»
4. «پس بیندیش که در دوران بارداری هیچ شراب و مسکراتی را ننوشی و هیچ غذای ناپاکی را نخوری.»
5. «زیرا تو دارای پسری خواهی شد (جسم و روح پاکی خواهد داشت). هیچ تیغ یا ابزار برنده ای موی سر او را لمس نکند؛ چون این طفل از رحم مادرش ناذیر (وقف شده در راه) خد.اوند بوده و در بزرگی، دوران نجات قوم ایسرائل از چنگ پلیشطیم را آغاز خواهد کرد.»

6. پس آن زن به نزد شوهر بازگشته، به وی چنین گفت:
«مردی (فرشته) از سوی خد.اوند بر من آشکار شده، سیمایش همچون فرشته خد.ا بسیار شکوهمند بود. من (از هیبت او جرات نکردم) از وی بپرسم که از کجاست و او نیز نامش را بر من ننمود.»
7. «و اما به من نویدی داد: "ای زن، تو باردار شده و پسری خواهی داست. از این رو هیچ شراب یا مسکراتی را منوش و هیچ غذای ناپاکی را نخور؛ زیرا این طفل از هنگام وجودش در رحم مادر تا روز مرگش، ناذیر (وقف گردیده) به درگاه خد.اوند خواهد بود."»
8. مانُوَح (شوهر آن زن) به درگاه خد.اوند استغاثه نمود:
«خد.اوندا، تمنا اینکه فرستاده ات را که نزد همسرم فرستادی، بار دیگر بر ما آشکار فرما که ما را بیاموزاند تا پس از تولد این طفل با وی چگونه رفتار کنیم.»
9. خد.اوند سخن مانوح را شنیده، خواسته اش را اجابت فرمود. بار دیگر فرشته خد.اوند بر آن زن چنانکه در مزرعه نشسته بود، آشکار شد و همسرش مانوح همراه وی نبود.
10.پس زن شتافته، به شوهرش چنین گفت:

«اینک مردی که چند روز پیش نزد من آمده بود، بار دیگر بر من آشکار شده است.»
11. آنگاه مانوح برخاسته، در پی همسرش نزد آن مرد شتافت و به وی گفت:
«آیا تو همان مردی هستی که با همسر من سخن گفتی؟» و آن مرد در پاسخش گفت: «من خودم هستم.»
12. پس مانوح پرسید: «زمانی که پیام تو به واقعیت بپیوندد، زندگانی آن طفل چگونه بوده و با وی به چگونه باید رفتار کرد؟»
13. فرشته خد.اوند در جواب مانوح بیان نمود که:
«این زن (همسر تو) کاملا مراقب باشد که دستورهای مرا با دقت رعایت نماید.»
14. «هیچ چیزی از انگور نخورد. هیچ شراب یا مسکراتی را نیاشامد و هیچ غذای ناپاکی را نخورد. تمام آنچه دستور داده ام، با دقت رعایت کند.»
15. پس مانوح به فرشته خد.اوند گفت:
«تمنا که اندکی نزد ما بمان تا برایت بزغاله ای فراهم کرده، از تو پذیرایی کنیم.»
16. اما فرشته خد.اوند، مانوح را گفت:
«با اینکه مرا برای پذیرایی نگاه می داری، از نان (غذای) تو نخواهم خورد. اگر (بزغاله ای) برای قربانی سوختنی فراهم می کنی، تنها به پیشگاه خد.اوند هدیه نما.»
پس مانوح هنوز هم نمی دانست (مطمئن نبود) که آن شخص، فرشته خد.اوند است.
17. آنگاه مانوح از فرشته خد.اوند پرسید:
«پس نام تو چیست تا هنگامی که پیام تو به واقعیت بپیوندد، یاد تو را محترم شماریم؟»
18. فرشته خد.اوند خطاب به مانوح ابراز نمود:
«چرا نام مرا می پرسی؟ زیرا آن چیزی پنهانی (از قوه درک تو که انسان هستی خارج) است.»
19. پس مانوح بزغاله را گرفته، با هدیه ای آردی بر فراز صخره ای به پیشگاه خد.ا نمود.
آن هنگام، فرشته در حضور مانوح و همسرش عملی بسیار شگفت و حیرت انگیز انجام داد.
20. زیرا چنانکه شعله ای آتش قربانی از فراز صخره به آسمان زبانه می کشید، فرشته از درون آن شعله های آتش به آسمان صعود نمود.
مانوح و همسرش با دیدن این صحنه روی بر زمین نهاده و سجده کردند.
21. اما آن فرشته خد.اوند، دیگر بر مانوح و همسرش آشکار نشد.
مانوح سرانجام پی برد که او فرشته ای از سوی خد.اوند بوده است.
22. پس مانوح به همسرش گفت:
«بی گمان، ما هر دو نابود خواهیم شد؛ زیرا جلال خد.اوند را به چشم دیده ایم.»
23. اما همسرش در پاسخ وی گفت:
«اگر خد.اوند می خواست ما را بکشد، هدایای سوختنی و آردی ما را نمی پذیرفت و تمام این معجزات را به ما نشان نمی داد و این سخنان را به ما نمی فرمود.»
24. پس آن زن، فرزند پسری را به دنیا آورد و او را شیمشون (سامسون) نام نهاد.
آن طفل رشد کرده، ذات الهی وی را برکت فرمود.
25. پس روح خدایی، وی را که در اراضی خانوادگی دان، میان شهرهای صُرعا و اِشتائول ساکن می بود، نیرویی فرا انسانی عطا فرمود.






  • بخشی از داستان سامسون ( شیمشون ) و دلیله 





    • سامسون مست در دامان دلیله زیبا رو افتاده است. 
    •  دلیله راز موهای سامسون که نماد نیروی بلامنازع 
    • اوست و پدر و مادرش انرا وقف خدا نموده که هرگز 
    •  انانرا کو.تاه نکند با تدبیر زنانه از او فهمیده و به 
    • دستور رؤسای فلسطینیان راهزن که محل سکونتی
    • دائمی نداشته و همیشه در سفر به جاهای مختلف از
    •  جمله اسرائیل بوده و به راهزنی کاروانها و کشتن
    • مردمان میپرداختند و او را مانع انجام کارهای ناپسند 
    • خود میدانستند موهای او را میچیند تا از نیروی سرکوبگر
    • او در مقابل فلسطینیان کاسته و موجب پیروزی انان در 
    • در برابر اسرائیلیها شوند!.
    • انان سامسون را دستگیر و در بند نموده و با بیرحمی تمام 
    • که « خاص » این ملت بی در و پیکر است چشمان او را از 
    • حدقهخارج میسازند و او را به صورت « دلقک « در سیرکها 
    • و مجالس خود به کار میبرند !.اما
    •  همانطور که میدانیم « حماقت فلسطینیان » تازگی نداشته 
    • و با معجزه الهی،
    •  انان این اصل بلند شدن دوباره موهای او رافراموش
    • میکنند که با هر روز بلند تر شدن انان زور و قدرت خدا
    • دادی وی به او باز میگردد!.
    • در انتهای داستان روزی که همه فلسطینیان در مکانی
    • بسته مانند قصری تصرفی از سرزمین یهود برای اجرای 
    • عبادت جمع شده و سامسون را با  سر و روی اشفته به
    • منظور تخقیر و تمسخر به اینور و انور قصر هل میدهند اما
    • به نیروی خواست خداوند با اینکه چشمان او جائی را
    • نمیدیدند اما او توانست خود را به دو ستون اصلی که کاخ بر 
    • روی انان قرار گرفته بود رسانده و با فشار اوردن بر انان 
    • و در حالیکه جمله معروفش که از ان زمان زبانزد همه
    • میباشد را با فریاد بر زبان میاورد 
    •   * جان من هم با جان فلسطینیان تمام شود *
    • با به پائین اوردن تمام ان ساختمان بر روی ساکنان ان
    •  خود و تمام فلسطینیان حاضر در ان مکان را نابود میسازد!. 
    •    
    • او با تمام نیروی بدنی عطیمی که داشت اما توانائی کوچکی
    • در خود داری و تسلیم نشدن در مقابل زیبائی زنی را در 
    • خود نداشت . در نتیجه لحظه ئی هوسرانی با فروش  

      قولی که به خداوند داده بود به دشمنان قومش برای او
    • سرنوشتی این چنین تلخ و اندوهگین افریده شد!.
    • اثار به جای مانده از ان حادثه اکنون در کنار شهر
    • * اشکلون در اسرائیل * 


    •   وجود دارند که یکی از مراکز توریستی
    • *‌کشور یهود * 
    • به شمار میروند !. 
    **************



    راهی به دیار روشنایی

    مجله هفتگی رادیو اسرائیل در امور


     نوآوری، پزشکی و تندرستی



     

    سیستم کامپیوتری اسرائیلی به

     پزشکان در تصمیم گیری کمک می کند



     

    تحقیقاتی که از سوی پروفسور یووال شاحار، از دانشگاه بن گوریون در شهر بئرشبع در جنوب اسرائیل به عمل آمده است، برای نخستین بار اثرات استفاده از سیستم های کامپیوتری در یاری دادن به تصمیم گیری پزشکان در درمان بیمارانی را که در مدت های طولانی تحت درمان بوده اند، بررسی کرده است.
    بنوشته وبسایت روزنامه اسرائیلی معاریو، این تحقیقات با یاری پزشکان از چند بیمارستان اسرائیل صورت گرفت تا اثرگذاری یک سیستم کامپیوتری را که با نام «پیکارد» برای کمک به تصمیم گیری های پزشکان ابداع شده بررسی کند.
    اساس فرضیه این تحقیقات این بود که زمانی که نشانه های قوی در مورد یک بیماری مشخص وجود دارد، بهره گیری از سیستم کامپیوتری «پیکارد» می تواند پزشکان را در تصمیم گیری در خصوص درمان معین یاری دهد و از تلف کردن وقت و یا کارهای بیهوده ای که طول درمان را اضافه می کند، جلوگیری نماید.
    پزشکانی که در این تحقیق مشارکت داشتند، با بهره گیری از این سیستم راه حل های خلاقانه تری را برای درمان بیماران خود مورد استفاده قرار دادند و در حالی که تا قبل از کاربرد این سیستم، به طور میانگین 41 درصد برای یک درمان اصولی و مشخص به نتیجه گیری رسیده بودند، آنها با تکیه بر سیستم «پیکارد» به میزان 93 درصد به راه حل سریع تر و موثرتر رسیدند. همزمان میزان اشتباهات احتمالی در درمان بیماران از 68 درصد رایج به تنها سه درصد کاهش یافت. از این روی، این تحقیق نشان می دهد که بزودی پزشکان برای درمان بیماران هرچه بیشتر از سیستم های کامپیوتری بهره خواهند برد.
    برای همین است که در قانونی که پرزیدنت باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا برای درمان و بهداشت شهروندان این کشور ارائه کرد، از وزارت بهداشت و درمان آمریکا خواسته شده است که کاربرد این نوع سیستم های یاری دهنده کامپیوتری را برای تصمیم گیری ها در درمان بیماران به بخشی لایتجزاء مبدل کند. افزون بر آن، کشورهای اتحادیه اروپا نیز برای ارائه درمان بهتر از سیستم های اسرائیلی «پیکارد» و «موبی گاید» که آن نیز ابداع دو اسرائیلی؛ پروفسور شاحار و دکتر شالوم است، استفاده می کنند. دو بیمارستان اروپایی؛ یکی بیمارستان «سابادل» در بارسلون اسپانیا و بیمارستان «فونداسیونه سالواتوره مائوگری» در شهر «پابیا» در ایتالیا به سیستم اسرائیلی «موبی گاید» مجهز شده اند. بخش های قلب در این دو بیمارستان بیماران خود را از طریق این سیستم مورد مراقبت و پیگیری دایمی قرار داده اند.
    سیستم «پیکارد» به بیماران نیز افزون بر پزشکانی که به آنها رسیدگی می کنند، هشدارهای لازم را در طول تمامی بیماری و مسیر درمان می فرستد و توصیه های لازم و متناسب با وضعیت بیمار را از طریق ارسال پیامک برای تلفن های همراه آنها ارائه می کند و می داند که بیمار در چه شرایط فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی و روحی و روانی است.



    لوزالمعده مصنوعی ساخت اسرائیل




    یک شرکت اسرائیلی که در امور پزشکی فعالیت می کند، برای نخستین بار اقدام به تولید نوعی لوزالمعده مصنوعی کرده که می تواند به یاری بیمارانی بشتابد که از بیماری قند یا دیابت از نوع اول آن در رنج هستند. این شرکت اسرائیلی با نام «بتا او 2» لوزالمعده یا پانکراس مصنوعی خود را «بی ایر» نامگذاری کرده که هم اکنون در کشور سوئد در یک تحقیق پزشکی مشترک، بررسی ها در مورد میزان کارآیی آن در مرحله بالینی است و  به معرض آزمایش انسانی رسیده است.
    شرکت اسرائیلی «بتا او 2» که در سال 2004، یازده سال پیش برپا شده است، مجموعه ای از سلول هایی را تولید کرده است که انسولین ترشح می کند (سلول های بتا) و آن را در زیر پوست بیمار قندی که از دیابت نوع اول در رنج است، پیوند می دهد تا بیمار را از وابستگی به تزریق انسولین رهایی بخشیده و به بدن او به میزان کافی انسولین مورد نیاز را برساند و بدن را در سطح قند متناسب با کار و فعالیت های روزانه و در حالت متوازن قرار دهد.
    دکتر یووال آونی، از مسئولان این شرکت پزشکی اسرائیلی می گوید وابستگی بیماران دیابتی که بیماران «تی او دی» نیز نامیده می شوند، به تزریق انسولین یکی از دردناک ترین وابستگی ها است که هرچند عادی شده اما اگر بیمار بداند که بدن خود او می تواند انسولین لازم را ترشح کند، مانند آن است که از این وابستگی به تزریق پیوسته خلاصی ثمربخشی بیابد.
     به گفته دکتر آونی، تحقیقات اولیه بروی موش ها نشان داد که پیوند لوزالمعده ی مصنوعی ساخت اسرائیل در زیر پوست بیمار، می تواند تا حد موثری نیز بر آثار و عوارض جانبی بیماری قند که در کوتاه مدت یا درازمدت بیمار را آزار داده است، غلبه کند.
    حال که در نیمه های سال 2015 میلادی هستیم، ارزیابی این است که در کل جهان 382 میلیون انسان از بیماری دیابت در رنج هستند که از این تعداد حدود 26 میلیون نفر آنها تنها در آمریکا زندگی می کنند که نزدیک به هشت ونیم درصد از شهروندان آمریکا به حساب می آیند و سه میلیون نفر آنها از بیماری قند نوع اول آن در عذاب هستند.
    دو سال پیش پنج میلیون و یکصد هزار انسان در دنیا از بیماری قند و درگیر شدن با گرفتاری های ناشی از کارکرد بد لوزالمعده جان دادند.
    85 درصد از بیماران دیابت یا قند ،از نوع دوم آن رنج می برند که به اضافه وزن و چاقی نیز مربوط می شود و چون کودکان و نوجوانان یکی دو نسل گذشته بشدت چاق شده اند، دیابت می تواند بزودی صدها میلیون انسان را درگیر کند.
    لوزالمعده میزان قند خون را کنترل می کند. بدن افراد سالم هورمون انسولین را به طور عادی ترشح می کند اما زمانی که سلول های لوزالمعده یا پانکراس موظف به تولید انسولین که سلولهای بتا نامیده می شوند، کارآیی خود را از دست می دهند، تعادل و توازن کار بدن مختل می شود و فرد یا دچار بیماری دیابت یا قند نوع اول یا نوع دوم آن خواهد شد. سلولهای بتا در لوازلمعده ی بیماران دیابتی خود به خود نابود می شود و از کار می افتد. در چند دهه اخیر محققان تلاش دایمی به کار برده اند تا سلول های نوع بتا را در شرایط آزمایشگاهی بسازند.
    در دیابت یا مرض قند نوع اول تخریب شدن سلولهای بتا در لوزالمعده مانع از تولید انسولین می شود. در دیابت نوع دوم بدن دیگر در برابر تولید انسولین مقاومت می کند که به تخریب سلولهای بتای لوزالمعده منجر می شود؛ عوامل ژنتیک و چاقی و کم تحرکی نقش مهمی در مبتلا شدن انسان ها به دیابت نوع دوم دارد.   
    فن آوری شرکت اسرائیلی سازنده لوزالمعده مصنوعی به لوزالمعده اصلی بیمار امکان می دهد که مدت زمان درازتری کار مناسب خود را انجام دهد؛ اکسیژن رسانی را طولانی، و مصونیت بدن بیمار را تقویت می کند. به گفته دکتر آونی، برای کار مناسب بدن که بیمار از وابستگی به انسولین به میزان زیادی رهایی یابد، پیوند چهارصد هزار  سلول جزیره ای (موسوم به جزیره لانگرهانس) مورد نیاز است.
    نخستین پیوند لوزالمعده مصنوعی اسرائیلی سال گذشته در بدن یک بیمار صورت گرفت و پزشکان را به تکمیل تحقیقات خود در این باره دلگرم کرد.
    باید گفت که جزیره لانگرهانس به سلول هایی درون لوزالمعده گفته می شود که سه هورمون را به نام های گلوکاگون، انسولین و سوماتوس تاتین از سلول های آلفا، بتا، و دلتا ترشح می کنند. چون محققی به نام پل لانگرهانس این سلول ها را در سال 1869 میلادی، نزدیک به 150 سال قبل، کشف کرد، به نام این کالبدشناس و آسیب شناس آلمانی این سلول های انسانی را جزایر لانگرهانس لقب داده اند. باید گفت که تنها حدود یک تا دو درصد از حجم لوزالمعده یا پانکراس را جزایر لانگرهانس گرفته اند.


    ده نوع خوراکی برای کمک به کنترل قند خون











    بنوشته وبسایت روزنامه اسرائیلی یدیعوت آخرونوت زمانی که می دانید بر اثر عوامل ژنتیکی یا شیوه بد زندگی مبتلاء به بیماری قند شده اید این ده خوراکی می توانید به شما کمک کند:
    -          سبزیجاتی که به اصطلاح بدون ژلاتین نامیده می شوند: مانند آرتیشوک، اسپراگوس، بروکلی و چغندر قرمز.
    -          شیر بسیار کم چربی و یوگورت ها
    -          گوجه فرنگی
    -          تمشک و انواع میوه های جنگلی و توت های قرمز
    -          پرتقال و میوه های درختی مشابه (مرکبات)
    -          ماهی تن (سلمون) و ماهی هایی که محتوی امگا 3 هستند برای گرفتن ویتامین دی؛ ماهی ساردین و ماکارل و هرینگ نیز بسیار توصیه می شود
    -          گردو از انواع آن و همچنین تخم کتان
    -          لوبیاها
    -          سبزی کایل و هر سبزی دیگری که برگ های سبز رنگ دارد بویژه اسفناج. در آمریکا بویژه کایل را توصیه می کنند که سالاد آن به بهایی بسیار پایین در هر رستورانی در آمریکا به فروش می رسد
    -          عدس و انواع حبوبات و خوردن غلات از نوع سبوس دار آن بویژه برای صبحانه.


    آیا می دانستید که قلب هم سرطان می گیرید؟


     
    در مورد انواع و اقسام سرطان ها که به درد بی درمان زندگی امروز انسانها مبدل شده است، پیوسته مطالب زیادی می شنوید و با خبر می گردید که این یا آن دوست و آشنا نیز سرطان گرفته است. اما ممکن است در مورد سرطان قلب تا حال چیزی نشنیده باشید. تومورهای بدخیم در قلب هرچند یک مسئله نادر است اما امکان آن وجود دارد. سرطان قلب از تومورهایی که در بافت های نرم بدن بروز می کند، ناشی می شود و ممکن است ماهیچه های قلب را درگیر کند.
    موسسه پزشکی نام آشنای «مایو» در نیویورک به تازگی در تحقیقی به این نتیجه نیز رسیده است که سرطان قلب هم ممکن است از سرطان ها در سایر نقاط بدن سرچشمه بگیرد؛ تومورهای سرطانی از دیگر نقاط بدن که به قلب هم سرایت می کند، عمدتاً از ریه، مری، کبد و معده منشاء دارد. در خانم ها سرطان پستان نیز می تواند به سرطان قلب منجر گردد. بدین مفهوم که اگر سرطان قلب تشخیص داده شد، قریب به یقین فرد در نقطه دیگری نیز دچار سرطان پیشرفته است که از آنجا به قلب سرایت کرده است. تومورهای بدخیم سمت راست قلب را مورد هجوم قرار می دهند چرا که سمت راست محل وارد شدن خون به قلب است.


     
    تحقیقاتی که از سوی پروفسور یووال شاحار، از دانشگاه بن گوریون در شهر بئرشبع در جنوب اسرائیل به عمل آمده است، برای نخستین بار اثرات استفاده از سیستم های کامپیوتری در یاری دادن به تصمیم گیری پزشکان در درمان بیمارانی را که در مدت های طولانی تحت درمان بوده اند، بررسی کرده است.
    بنوشته وبسایت روزنامه اسرائیلی معاریو، این تحقیقات با یاری پزشکان از چند بیمارستان اسرائیل صورت گرفت تا اثرگذاری یک سیستم کامپیوتری را که با نام «پیکارد» برای کمک به تصمیم گیری های پزشکان ابداع شده بررسی کند.

    اساس فرضیه این تحقیقات این بود که زمانی که نشانه های قوی در مورد یک بیماری مشخص وجود دارد، بهره گیری از سیستم کامپیوتری «پیکارد» می تواند پزشکان را در تصمیم گیری در خصوص درمان معین یاری دهد و از تلف کردن وقت و یا کارهای بیهوده ای که طول درمان را اضافه می کند، جلوگیری نماید.
    پزشکانی که در این تحقیق مشارکت داشتند، با بهره گیری از این سیستم راه حل های خلاقانه تری را برای درمان بیماران خود مورد استفاده قرار دادند و در حالی که تا قبل از کاربرد این سیستم، به طور میانگین 41 درصد برای یک درمان اصولی و مشخص به نتیجه گیری رسیده بودند، آنها با تکیه بر سیستم «پیکارد» به میزان 93 درصد به راه حل سریع تر و موثرتر رسیدند. همزمان میزان اشتباهات احتمالی در درمان بیماران از 68 درصد رایج به تنها سه درصد کاهش یافت. از این روی، این تحقیق نشان می دهد که بزودی پزشکان برای درمان بیماران هرچه بیشتر از سیستم های کامپیوتری بهره خواهند برد.
    برای همین است که در قانونی که پرزیدنت باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا برای درمان و بهداشت شهروندان این کشور ارائه کرد، از وزارت بهداشت و درمان آمریکا خواسته شده است که کاربرد این نوع سیستم های یاری دهنده کامپیوتری را برای تصمیم گیری ها در درمان بیماران به بخشی لایتجزاء مبدل کند. افزون بر آن، کشورهای اتحادیه اروپا نیز برای ارائه درمان بهتر از سیستم های اسرائیلی «پیکارد» و «موبی گاید» که آن نیز ابداع دو اسرائیلی؛ پروفسور شاحار و دکتر شالوم است، استفاده می کنند. دو بیمارستان اروپایی؛ یکی بیمارستان «سابادل» در بارسلون اسپانیا و بیمارستان «فونداسیونه سالواتوره مائوگری» در شهر «پابیا» در ایتالیا به سیستم اسرائیلی «موبی گاید» مجهز شده اند. بخش های قلب در این دو بیمارستان بیماران خود را از طریق این سیستم مورد مراقبت و پیگیری دایمی قرار داده اند.
    سیستم «پیکارد» به بیماران نیز افزون بر پزشکانی که به آنها رسیدگی می کنند، هشدارهای لازم را در طول تمامی بیماری و مسیر درمان می فرستد و توصیه های لازم و متناسب با وضعیت بیمار را از طریق ارسال پیامک برای تلفن های همراه آنها ارائه می کند و می داند که بیمار در چه شرایط فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی و روحی و روانی است.

    ***********

    یهودیان ایرانی در نیو یورک


    به انتخاب سوزان حلیمی / انگلستان



    *********************


    • شاووعا طوو

    שבוע טוב

    Have a nice week

    با ارزوی هفته خوبی برای همه




    No comments:

    Post a Comment

    POST توراه و هفطارای

    Every Post's Information