8.20.2014








































پیش اغاز رئه،فصل اخر پاراشای هفته گذشته، عقو
 پاراشای رئه فصل یازدهم
در ادامه
1.      خداوند خالق خود را دوست بدار و همواره اوامر، قانونها، احكام و فرمانهايش را رعايت كن.
2.      و امروز بدانيد كه روي سخنم با فرزندان شما، كه شناخت و دركي از حكمت و بزرگواري و قدرتمندي و بازوي تواناي خداوند خالقتان ندارند، نيست ...
3.      و (نيز از) آيات و كارهاي او كه در مصر به پَرعُوه (فرعون) پادشاه مصر و به تمام كشورش كرد ...
4.      و (نيز از) آنچه نسبت به لشكريان مصر به اسبها و ارابهاش كرد، در حاليكه دنبال شما ميآمدند آنها را با آبهاي درياي سرخ پوشانيد و خداوند تا امروز نابودشان كرد...
5.      و (نيز از) آنچه در بيابان براي شما كرد تا به اين مكان رسيديد ...
6.      و (نيز از) آنچه به داتان و اَويرام پسران اِليآو پسر رِئووِن كرد كه آن زمين دهان خود را گشوده آنها و خانوادهها و چادرهايشان و هر موجودي را كه در ميان تمام ييسرائل (اسرائیل) تابع ايشان بود در خود فرو برد ...
7.      (بلكه روي سخنم با شماست) چونكه خودتان ناظر همهي كاري كه خداوند بزرگوار (عالَم) انجام داد، بوديد.
8.      پس تمام فرمانهايي را كه من امروز به شما ميدهم مراعات كنيد تا اينكه قوي شده و بياييد آن سرزميني را كه شما براي تصرفش به آنجا ميرويد به ارث ببريد.
9.      و تا اينكه بر آن زميني كه خداوند براي پدرانتان سوگند ياد نمود كه به آنها و نسلشان بدهد سرزميني كه در آن شير و شهد جاري است- عمرتان طولاني شود.
10.  چون اين سرزميني كه تو براي به ارث بردن آن به آنجا ميايي مثل سرزمين مصر كه از آنجا خارج شدي نيست كه بذر خود را بكاري و مانند مزرعهي سبزيجات با (خسته كردن) پايت آن را آبياري كني.
11.  سرزميني كه شما بدانجا ميآييد كه آنرا به ارث ببريد، سرزميني است كوهستاني و درهاي، (آن سرزمين) از بارندگي آسمان آبياري خواهد شد.
12.  سرزميني است كه خداوند خالق تو مراقب آن است. نظر خداوند خالقت از ابتداي سال تا انتهاي سال هميشه متوجه آن است.
13.  چنين مقرر است كه اگر به فراميني كه من امروز به شما فرمان ميدهم جداً گوش فرا دهيد و خداوند خالق خود را دوست بداريد و او را با تمام قلب و جان خود پرستش نماييد،
14.  بارندگي زمين شما يعني باران پاييزه و باران بهاره را به موقعش خواهم داد تا غله و شيره و چربي خود را جمعآوري كني.
15.  براي چارپايانت در صحراي تو علوفه ميدهم (تا گلههای آنها زياد شوند) بخوري و سير شوي.
16.  مواظب خودتان باشيد مبادا دلتان فريفته شده و منحرف شويد و ديگر معبودان را پرستش كرده به آنها سجده نماييد.
17.  خشم خداوند بر شما افروخته خواهد شد (درهاي) آسمان را خواهد بست، بارندگي نخواهد بود. آن زمين محصولش را نخواهد داد و به زودي از آن سرزمين خوبي كه خداوند به شما ميدهد، آواره خواهيد شد.
18.  به اين سخنان من با تمام قلب و با تمام جانتان توجه كنيد و آنها را به عنوان نشانه روي دست خود گره بزنيد و به منزلهی زينت بين چشمهايتان باشد.
19.  آنها (يعني سخنان توراه) را در حين نشستنت در خانه و راه رفتنت و وقت خوابيدن و برخاستنت به فرزندانتان یاد دهيد تا از آنها گفتگو كنند.
20.  آنها را بر باهوهاي در خانه و بر دروازههاي خود بنويس.
21.  تا اينكه عمر شما و عمر فرزندان شما روي آن زميني كه خداوند به پدرانتان سوگند ياد نمود كه به آنها بدهد مثل عمر آسمان بر زمين زياد شود.
22.  زيرا اگر به منظور دوست داشتن خداوند خالق خود تمام اين فرماني را كه من براي انجام دادنش به شما فرمان ميدهم حتماً مراعات كنيد يعني در تمام راههايش گام برداريد و به او بپيونديد...
23.  خداوند تمام اين قومها را از پيشتان ميراند تا (سرزمين) قومهاي بزرگتر و دليرتر از خود را به تصرف درآوريد.
24.  هر مكاني كه كف پاي شما بر آن قرار گيرد مال شما خواهد بود. از اين بيابان و لِوانُون از آن رودخانه يعني رودخانهی پِرات تا درياي  مديترانه مرز شما خواهد بود.
25.  كسي در مقابل شما ايستادگي نخواهد كرد. همانگونه كه خداوند خالقتان به شما گفته است ترس و هراس شما را بر تمام (مردم) آن سرزمين كه بر آن گام مينهيد مستولي خواهد كرد.

پاراشاي رِئِه فصل یازدهم



تصاویر برخی از حیواناتیکه « نمیتوان » از گوشت انان تناول کرد




26.  توجه كن من امروز بركت و نفرين را پيش شما ميگذارم.
27.  بركت را براي اينكه از فرمانهاي خداوند خالق خود كه من امروز (آنها را) به شما ابلاغ ميكنم اطاعت نماييد.
28.  و نفرين را، اگر از فرمانهاي خداوند خالق خود اطاعت نكنيد و از راهي كه من امروز به شما فرمان ميدهم دور شده، به دنبال ديگر معبودان كه نميشناسيد برويد.
29.  و هنگامي كه خداوند خالقت تو را به آن سرزميني كه تو براي تصرف كردنش بدانجا ميروي ببرد موقع بركت كردن رويت را به طرف كوه گِريزيم[1] و موقع لعنت رويت را به طرف كوه عِوال بگذار.
30.  مگر نه اينكه آن (كوه)ها در آن طرف يَردِن، سمت غرب، در سرزمين كِنَعَني (کنعانی) ساكن آن باديه مقابل گيلگال نزديك اِلُونِه مُورِه ميباشند.
31.  زيرا شما از يَردِن ميگذريد تا بياييد آن سرزميني را كه خداوند خالقتان به شما ميدهد به تصرف درآوريد. آن را به ارث خواهيد برد و در آن ساكن خواهيد شد.
32.  مواظب باشيد به تمام قانونها و احكاميكه من امروز پيش شما ميگذارم عمل كنيد.



رِئِه-فصل دوازدهم
1.      اين است قوانين و احكامي كه شما بايد در تمام مدتي كه روي زمين زندگي ميكنيد آنها را در سرزميني كه خداوند پدرانت براي به ارث بردن آن به شما داد، مراعات كرده انجام دهيد.
2.      تمام مكانهايي را كه آن قومهايي كه شما (سرزمين) آنها را به تصرف درميآوريد بر كوههاي بلند و روي تپهها و زير درختهاي خّرم محل عبادت بتها قرار داده بودند، حتماً نابود كنيد.
3.      قربانگاههاي آنها را ويران و ستونهاي جاي پرستش آنها را خرد كنيد. درختهاي مورد پرستششان را در آتش بسوزانيد و پيكرههاي معبودان آنها را قطع كنيد و نامشان را از آن مكان محو نماييد.
4.      با خداوند خالق خود چنين عمل نكنيد.
5.      فقط در آن مكاني كه خداوند خالق شما از بين تمام سبطهايتان براي قراردادن نامش برخواهدگزيد، مسكن او را جستجو نموده به آنجا برو.
6.      قربانيهاي سوختني و ذبحها و دهيكها و هديهاي كه با رضايت كامل ميآوري (يعني نوبرها) و نذرها و تقديميهاي داوطلبانه و نخستزادههاي ماده گاوها و گوسفندهاي خود را به آنجا بياوريد.
7.      در هر پيشهاي كه خداوند خالقت به تو بركت داده است شما و خانوادههايتان آنجا در حضور خداوند خالقتان (هنگام زيارت) بخوريد و شادي كنيد.
8.      طبق آنچه امروز ما در اينجا (در مورد ذبايح) عمل ميكنيم يعني هر كس هر طور به نظرش خوش ميآيد، عمل نكنيد.
9.      زيرا تاكنون به محل آسايش و زمين موروثياي كه خداوند خالقت به تو ميدهد وارد نشدهايد.
10.  از يَردِن عبور خواهيد نمود و در آن سرزميني كه خداوند خالقتان به شما به ارث ميدهد ساكن خواهيد گشت. او به شما آرامش خواهد داد تا در ميان تمام دشمنان اطرافتان در امنيت ساكن شويد.
11.  چنين مقرر است كه خداوند خالقتان مكاني را براي مستقر ساختن نامش در آنجا انتخاب خواهد نمود. هر آنچه را من به شما فرمان ميدهم يعني قربانيهاي سوختني و ذبحها، دهيكها و هديهتان را كه با رضايت كامل ميآوريد (يعني نوبرها) و تمام نذرهاي خود را كه از بهترين چيزها خواهد بود و براي خداوند نذر ميكنيد، به آنجا بياوريد.
12.  شما با پسران و دخترانتان، غلامها و كنيزهايتان و لِوي كه در قلمروتان است و سهم و ملك (زراعتي) پيش شما ندارد، در حضور خداوند شاد باشيد.
13.  مواظب باش مبادا قربانيهاي سوختنيت را در هرجايي كه انتخاب ميكني تقديم بداري.
14.  مگر در آن محلي كه خداوند در ميان يكي از سبطهاي تو انتخاب كند، آنجا قربانيهاي سوختنيت را تقديم كن و آنچه من به تو فرمان ميدهم در آنجا عمل نما.
15.  فقط هربار كه هوس شديد داري بر حسب بركتي كه خداوند خالقت در قلمرواَت به تو داده است ذبح كرده گوشت بخور. (انسان) ناپاك و يا پاك آن را همچون (جنس) آهو و گوزن (كه از آنها قرباني آورده نميشود) بخورد.
16.  فقط خون نخوريد، آن را مثل آب برزمين بپاشيد.
17.  دهيك غله و شيره و چربيت و نخستزادههاي ماده گاوهایت و گوسفندانت و همه نذرهايي كه ميكني و هديههايت و هديهي داوطلبانهات (نوبر) را نميتواني در قلمروهايت بخوري ...
18.  مگر اينكه، تو و پسرت و دخترت و غلامت و كنيزت و لِوي كه در قلمروهاي توست در آن مكاني كه خداوند خالقت انتخاب خواهد كرد آن را بخوري و در هر پيشهاي كه داري در حضور خداوند خالقت شاد باشي.
19.  مواظب باش مبادا در تمام مدت عمر كه روي زمينت هستي لِوي را ترك كني.
20.  هرگاه خداوند خالقت مرز تو را همانگونه كه به تو گفت گسترش دهد و بگويي چونكه هوس شديد خوردن گوشت دارم گوشت بخورم، هر باري كه هوس شديد داشتي گوشت بخور.
21.  هرگاه مكانيكه خداوند خالقت براي قرار دادن نامش در آنجا انتخاب خواهد كرد از تو دور باشد ميتواني از گاو و از گوسفندت كه خداوند به تو داده است همانگونه[1] كه به تو فرمان دادم ذبح كني و هر بار كه هوسي شديد داشتي در قلمرواَت بخوري.
22.  اما همانگونه كه جنس آهو و گوزن خورده ميشود آنرا بخور[2]. (انسان) پاك يا ناپاك همسان (ميتواند) از آن بخورد.
23.  فقط حذر كن كه خون نخوري چون خون همان مايهي زندگي است. پس مايهي زندگي را با گوشت نخور ...
24.  آن (خون) را نخور، مانند آب بر زمين بپاش.
25.  آنرا[3] نخور تا اينكه به سود تو و بعد از تو به سود فرزندانت باشد. چونكه (با نخوردن آن) به نظر خداوند كار پسنديدهاي انجام خواهي داد.
26.  فقط قربانيهاي مقدسي كه به تو تعلق دارد و نذرهايت را بردار و به آن مكاني كه خداوند انتخاب خواهد كرد برو.
27.  و قربانيهاي سوختنيت گوشت و خون را بر قربانگاه خداوند خالقت تقديم كن ولي خون ذبحهايت بر قربانگاه خداوند خالقت ريخته شود و گوشت آن (ذبح) را بخور.
28.  تمام اين مطالبي را كه من به تو فرمان ميدهم مراعات كرده اطاعت نما تا وضعت و بعد از تو وضع فرزندانت براي هميشه خوب شود. چونكه آنچه در نظر خداوند خالقت خوب و پسنديده است انجام خواهي داد.
29.  هرگاه خداوند خالقت آن قومهايي را كه ميروي تا در آنجا، از آنها سلب مالكيت كني، نابود كند و تو وارث آنها شده در سرزمينشان ساكن گردي ...
30.  مواظب خودت باش مبادا بعد از نابود شدن آنها با پيروي از آنها بهدام افتي و مبادا در مورد معبودانشان جويا شده بگويي اين قومها چگونه معبودانشان را ميپرستيدند، من هم آنچنان كنم.
نسبت به خداوند خالقت چنين نكن چونكه آنها كار ناپسندي را كه خداوند دشمن ميدارد براي معبودانشان ميكردند و حتي پسران و دختران خود را براي معبودانشان در آتش ميسوزانيدند.

یادداشت سردبیر:
 خواشمند است از غیر یهودیان پارسی زبانی که این بخش از تورات را میخوانند برای پی بردن به افترائاتی که توسط یهود ستیزان در مورد « خوردن خون بچه های غیر یهودی توسط یهودیان در ایام برگزاری * عید پسخ = عید فطیر * که فرضا در تهیه نان * متصا = فطیر !* به کار برده شده و کاملا دروغ محض بوده و هستند
 و  به این دستورات اکیدی که در منع خوردن خون که  به وضوح در تورات و توسط پیامبر برگزیده و هم کلام خداوند موسی کلیم الله به یهودیان توصیه گردیده که در زیر میایند!. و ببینند که چکونه ان دستورات خدائی به ضرر یهودیان تحریف گردیده و به سلاح اتمی غیر قابل تصوری بر علیه انان گرفته شده اند که به قیمت جان و مال و تغییر دین و ... انان توسط مستکبران و ظالمان زمانها انجامیده  که متاسفانه ملت شریف مملکتمان نیز در به را ه اندازی این مقوله غیر انسانی نقش اندکی نداشته اند!.  امروزه نیز که هنوز هم بعد از گذشت قرنها  که تمامی احکامی که حتی در کتابهای مقدسی که بعد از تورات نازل شده و متون حاوی انان از متون تورات  بر گزیده شده اند و در انان  به وضوح مکروهیت « خوردن خون »  نه تنها توسط یهودیان بلکه  تمام اعضای بشر گناهی عظیم شمرده شده اند مشاهده و ومورد مطالعه قرار گرفته اند اما با این وجود استفاده از این موضوع بغایت نادرست توسط برخی روحانی نمایان که برای گرم کردن بازار و محفل و مجلشان با گفتارهای بسیار اتشینی که در این مورد بیان میدارند مورد استفاده قرار میدهند   میتواند با ارسال اینگونه خبرهای احساسات برانگیز و انتشار انان با سرعت غیر قابل تصور وسائل ارتباط جمعی شگفت انگیزی که تمام جهان را اکنون در بر گرفته اند  نقطه ضعف و بد نامی جبران ناپذیری  به دست دشمنان دین و مسلک و پیامبر ان گروه و دسته بدهد که انسرش ناپیداست!. دوستان عزیز اگر برای ارزشهای معنوی خدا دادتان ارزش قائلید دیدید که فردی در هر لباس و یا مقامی که هست دست به اینگونه تحریک احساسات یهود ستیزانه میزند ایه های تورات  که پایه های کتاب دینیتان است را به جلو چشمان او بیاورید و از او بخواهید که دیگر به اشائه اینگونه خبرهای سهمگین و زهر الود نپردازد!. که دیگر خداوند حواسش بیش از گذشته جمع شده است!. 
داوید فاخری
 لس انجلس



[1]  از كلمات «همانگونه كه به تو فرمان دادم» چنين نتيجه ميشود كه: در كوه سينَي (سینا) از جانب خداوند به طور شفاهي توضيحاتي دربارهي دستورات توراه از جمله دستورات ذبح داده شده است كه بعداً به صورت كتابهاي ميشنا و تَلمود درآمده است.
[2]  اين آيه در مورد ذبح معمولي دستور ميدهد ولي در آيه 15 همين فصل در مورد قربانيهاي مقدس كه از شرايط قدوسيت خارج شدهاند مانند اولزادگان چارپايان معيوب و غيره فرمان داده شده است.
[3]  منع خوردن خون كه سه مرتبه در آيههاي 23، 24، 25 نسبت به آن تأكيد شده حاكي از اين است كه گوشت را كاملاً از خون جدا كنيم و طبق دستورات زير عمل نماييم:
الف: با سر بريدن حيوان قسمتي از خون آن را خارج كنيم.
ب: با خيساندن گوشت در آب قسمتي ديگر از خون را از گوشت خارج كنيم.
ج: با نمك زدن گوشت آخرين ماندههاي خون (داخل آن) را از گوشت جدا نماييم (به آيه 26 از فصل 19 كتاب وَييقْرا (لاویان) مراجعه شود).




حیوانات * قابل * خوردن







پاراشای رئه فصل سیزدهم



1.      مواظب تمام آن چيزيكه من به شما فرمان ميدهم باشيد و آنرا انجام دهيد. بر آن نيفزا و از آن كم نكن.
2.      هرگاه پيغمبر يا خواببينندهاي[1] در ميان تو برخيزد و به تو آيت يا معجزهاي نشان بدهد.
3.      و آن آيت يا معجزهاي که به تو گفته يا اعلام داشته است اتفاق افتد (پس به تو بگويد) به دنبال ديگر معبوداني كه تو آنها را نميشناختي برويم و آنها را پرستش كنيم.
4.      به سخنان آن پيغمبر يا آن خواب بيننده گوش نده چونكه خداوند خالقتان شما را ميآزمايد[2] تا بداند آيا خداوند خود را با تمام قلبتان و با تمام جانتان دوست داريد (يا نه؟).
5.      از خداوند خالق خود پيروي كنيد و از وي ترس داشته باشيد. فرمانهايش را مراعات نموده به حرفش گوش دهيد. او را پرستيده به او بپيونديد.
6.      آن پيغمبر يا آن خواب بیننده كشته خواهد شد چونكه دربارهي خداوند خالقتان كه شما را از سرزمين مصر بيرون آورد و از خانهی غلامي بازخريد، سخن از ارتداد گفت تا تو را از راهي كه خداوند خالقت فرمان داد از آن پيروي كني، دور سازد. (بدينطريق) آن بدي را از ميان خود نابود كن.
7.      هرگاه برادرت (از پدر) يا پسر مادرت يا دخترت يا زن همآغوشت يا رفيقت كه چون جان تو باشد، در خفا تو را فريفته بگويد برويم ديگر معبوداني را كه تو و پدرانت نميشناختي بپرستيم ...
8.      از معبودان قومهاييكه اطرافتان هستند، آنهاييكه به تو نزديكند يا از تو دورند از اين گوشهي دنيا تا آن گوشهی دنيا ...
9.      از او اطاعت نكن و به او گوش نده و چشمت بَر وِي رحم نكند و دلسوزي نكن و از شناساندن وي (بهدادگاه) خودداري نَنَما.
10.  بلكه حتماً او را بكش. ابتدا نيروي تو عليه او بهكار رود بعد نيروي تمام مردم.
11.  وي را با سنگ سنگباران كنيد تا بميرد چونكه ميخواست تو را از خداوند خالقت كه تو را از سرزمين مصر از خانهی غلامي بيرون آورد دور سازد.
12.  تا تمام ييسرائل (اسرائیل)‌ها بشنوند و ترسداشته باشند و بار ديگر در ميان شما مرتكب چنين كار بدي نشوند.
13.  هرگاه دربارهي يكي از شهرهايت كه خداوند خالقت به تو ميدهد تا در آن سكونت كني چنين اطلاع حاصل كني كه:
14.  مردمي فاسد از ميان (قوم) تو بيرون آمده و ساكنين شهر خود را منحرف كرده گفتهاند: «برويم ديگر معبوداني را كه نميشناسيد، بپرستيم
15.  خوب جويا شو و رسيدگي كن و بپرس كه آيا اين موضوع راست و درست است و اين عمل زشت در ميان (قوم) تو رخ داده است.
16.  حتماً ساكنين آن شهر را به ضرب شمشير بكش. آنرا و آنچه را در آن است و چارپاهايش را به ضرب شمشير نابود كن.
17.  تمام غنيمتش را در ميان ميدان آن (شهر) گردآور، آن شهر و تمام غنيمتش را كاملاً بهخاطر خداوند خالقت به آتش بكش. تا ابد خرابه بماند و ديگر آباد نگردد.
18.  و از آن مال حرام چيزي به وسيلهي تو برداشته نشود، تا اينكه خداوند از شدت خشمش صرفنظر كرده، همانگونه كه به پدرانت سوگند ياد نمود ترحمش را شامل حال تو نمايد يعني به تو ترحم نموده زيادت كند ...
19.  چونکه حرف خداوند خالقت را اطاعت کردهای و تمام فرمانهایش را که من امروز به تو فرمان میدهم رعایت نمودهای و آنچه را در نظر خداوند پسندیده است انجام دادهای.

توضیحات:
[1]  منظور از خواب بيننده كسي است كه ادعا كند در خواب به او الهام ميشود.
[2]  به تبصره مربوط به آيه 2 از فصل 8 مراجعه شود.


پاراشای رئه فصل چهاردهم


1.      شما به منزلهی فرزندان خداوند خالقتان هستید. خویشتن را به خاطر مرده، زخمی نکنید و بین چشمان خویش (روی سر) با کندن مو، طاسی ایجاد ننمایید.
2.      زیرا تو برای خداوند خالقت، قوم مقدسی هستی و خداوند تو را انتخاب کرد تا بین تمام قومهایی که روی زمین هستند، برای وی قومی نخبه باشی.
3.      هیچ چیز تنفرآوری نخور.
4.      چارپایی که خواهید خورد این است: گاو، گوسفند، بز.
5.      گوزن و آهو و گوزن زرد، بز کوهی، قوچ کوهی، گاو کوهی و زرافه.
6.      هر چارپای سمداری را که شکافی بین دو سم دارد و نشخوار میکند، بخورید (حتی بچهی درون شکم چارپا را بخورید.)
7.      اما از نشخوار کنندگان و یا سمداران شکافدار اینها را نخورید: شتر، خرگوش درازگوش و خرگوش کوتاهگوش که نشخوارکننده هستند ولی سم در نمیآورند برای شما ناپاک هستند.
8.      و خوک که سم درمیآورد و نشخوار کننده نیست برای شما ناپاک است، از گوشت آنها نخورید و به لاشهی آنها دست نزنید.
9.      از آنچه در آب است اینها را بخورید : هر چه را باله و فلس دارد بخورید.
10.  هر چه را باله و فلس ندارد نخورید، برای شما ناپاک است.
11.  هر پرندهی حلال گوشت را بخورید.
12.  از پرندگان اینها را نخورید. عقاب و مرغ استخوانخوار و عقاب دریایی.
13.  و کرکس و قوش و زغن.
14.  و هر کلاغی به نوعش.
15.  و شترمرغ و مرغ کوکو و مرغ نوروزی و باز به نوعش.
16.  و بوم و جغد و جغد شاخدار.
17.  مرغ سقا و لاشخور و قرهقاز.
18.  و لک لک و ماهیخوار به نوعش و هدهد و خفاش.
19.  و هر حشرهی بالداری برای شما ناپاک است، خورده نشود.
1.      هر پرندهي پاكي را بخوريد.
2.      هيچ (نوع) مردار يا ذبح حرامي (نِوِلا) نخوريد. آنرا به غريب (كافر)ي كه در بين مرزهايت است، بدهيد تا بخورد يا به بيگانه (كافر) بفروش. زيرا تو براي خداوند خالقت قومي مقدس هستی. (گوشت) بچهي چارپاي حلالگوشت را در شير مادرش نپز[1].
3.      از تمام محصول كشت خود كه از صحرا حاصل ميشود سال به سال حتماً دهيك بده.
4.      دهيك[2] غله و شيره و چربي و نخستزادههاي ماده گاوها و گوسفندانت را در حضور خداوند خالقت در مكانيكه براي قرار دادن نامش آنجا را انتخاب كرده است بخور تا اينكه بياموزي تمام عمر از خداوند خالقت ترس داشته باشي. (به فصل 15 آيه 19 مراجعه شود.)
5.      هرگاه خداوند خالقت به تو بركت بدهد و راه تو طولاني باشد و آن مكانيكه خداوند خالقت انتخاب كرده است تا نام خود را بر آن بگذارد از تو دور باشد و نتواني آن (دهيك) را به آنجا حمل كني ...
6.      آنرا به پول تبديل كن، آن پول را با خود بردار و به آن مكانيكه خداوند خالقت انتخاب خواهد كرد برو...
7.      آن پول را براي هرچه بسيار هوس كني يعني براي گاو و گوسفند و شراب و نوشابه الكلي و هرچيز (حلال)ي كه دلت خواستار شود بده و آنجا در حضور خداوند خالقت بخور و خودت و خانوادهات شاد باشيد.
8.      و لِوي را كه در قلمروهاي توست ترك نكن چونكه نزد تو سهم و زمين زراعتي ندارد.
9.      در پايان هر سه سال همهي دهيك محصول آن سال خود را از اختيار خود خارج نموده در اختيار مراجع صلاحيتدار قرار بده ...
10.  تا لِوي كه پيش تو سهم و زمين كشاورزي ندارد و غريب و يتيم و بيوهزني كه در قلمروهاي تو هستند بيايند بخورند و سير شوند. تا اينكه خداوند خالقت در تمام كسب و كارت به تو بركت دهد.

توضیحات : 

[1]  آيه 19 از فصل 23 و آيه 26 از فصل 34 شِمُوت (خروج) و آيه 21 از همين فصل بهوسيلهي علماي يهود بدينطريق تفسير شده است: نبايد گوشت را همراه لبنيات خورد يا مورد استفاده ديگري قرار داد.
[2]  دهيكي كه به لِويها و درصديكه به كُوهِن(کاهن)‌ها و دهيكي كه به فقرا داده ميشود و غيره، غير از آن دهيكي است كه صاحب آن در وقت مشرفشدن به خانهي خداوند در اورشليم آن را ميخورد (به آيههاي 19 و 24 از فصل 18 كتاب بَميدبار (اعداد) و آيه 14 از فصل 28 كتاب دِواريم (تثنیه) مراجعه شود).







برخی از ماهیان « غیر » قابل خوردن
















پاراشای رئه فصل پانزدهم



مان صرفنظر كردن از طلب) را اجرا كن.

2.      و موضوع صرفنظر كردن اين است: هنگاميكه (مرجع صلاحيتدار) شِميطا را از جانب خداوند اعلام ميكند هر بستانكاري بايد از آنچه به فقير همنوعش وام داده است صرفنظر كند. همنوع و برادرش را در فشار نگذارد. فرمان صرفنظر كردن از (وام) از جانب خداوند است.

3.      از بيگانه (كافر) مطالبه كن و از آنچه پيش برادرت داري دست بردار.

4.      تا اينكه در ميان تو مسكين نباشد، زيرا در سرزميني كه خداوند خالقت به تو به ملكيت ميدهد كه وارث آن گردي، حتماً بركتت خواهد داد...

5.      اين فقط در صورتي است كه حرف خداوند خالقت را اطاعت كني و تمام اين فرماني را كه من امروز به تو ميدهم رعايت نموده انجام دهي.

6.      زيرا خداوند خالقت همانگونه كه به تو گفت تو را بركت داده است تا به قومهاي زيادي در قبال (گروي) قرض بدهي و تو در قبال (گروي) قرض نگيري و بر قومهاي زيادي فرمانروايي كني و بر تو فرمانروايي نكنند.

7.      هرگاه در ميان تو يعني در يكي از قلمروهايت، يكي از برادرانت در سرزميني كه خداوند خالقت به تو ميدهد مسكين باشد دلت را بر برادر مسكينت سخت نكن و دستت را نبند.

8.      بلكه حتماً دستت را براي او باز كن. حتماً به اندازهي نيازش، آنچه را كسر دارد به او در برابر گروي وام بده.
9.      مواظب خود باش مبادا در دلت انديشهي فاسدي باشد كه بگويي سال هفتم يعني سال صرفنظر كردن (از طلب) نزديك است و نظرت به برادر مسكينت بد باشد و به او (وام) ندهي و عليه تو به درگاه خداوند فرياد برآورد و تو خطاكار شوي.
10.  حتماً به او (وام) بده. موقعيكه به او (وام) ميدهي متاسف نباش زيرا بهخاطر همين كار خداوند خالقت در هر پيشهاي (كه داري) و در تمام كسب و كارت تو را بركت خواهد داد.
11.  چونكه در آن سرزمين، مسكين ناياب نخواهد بود. به اين جهت من به تو فرمان داده ميگويم: براي برادرت يعني فقير و مسكينت در سرزمين خود دستت را باز كن.
12.  هرگاه برادرت كه مرد عبري يا (خواهرت كه) زن عبري باشد به تو فروخته شود، شش سال برايت خدمت كند و در سال هفتم او را از پيش خود روانه كن.
13.  و هنگاميكه از پيش خود روانهاش ميكني، دست خالي روانهاش نكن.
14.  از گوسفندانت از محصول خرمنگاه و چرخشتت به او بخشش فراوان كن.- از آنچه خداوند خالقت تو را بركت داده است به او بده.
15.  و به ياد داشته باش كه در سرزمين مصر غلام بودي و خداوند خالقت تو را بازخريد. به اينجهت است كه من امروز اين موضوع را به تو فرمان ميدهم.
16.  چنين مقرر است كه اگر بگويد: از پيش تو بيرون نخواهم رفت چونكه تو و خانوادهات را دوست ميدارد يعني چونكه او از بودن پيش تو خوشنود است.
17.  آنگاه درفشي برداشته و گوش او و دَرِ (اتاق) را (با هم) سوراخ كن تا غلام ابدي[1] تو شود و با كنيزت هم، چنين عمل نما.
18.  چون در مدت شش سال براي تو به اندازهي دو برابر مزد خدمت كرده است وقتي او را از پيش خود آزاد ميكني در نظرت سخت نيايد، تا خداوند خالقت تو را در هركاري كه ميكني بركت دهد.
19.  هر نخستزادهي نري را كه در بين گاوان و گوسفندانت متولد گردد، براي خداوند خالقت وقف نما، نخستزادهي گاوت را به كار نگير و پشم اولزاد گوسفندت را نچين.
20.  (اي كُوهِن (کاهن)) در آن مكاني كه خداوند انتخاب خواهد كرد همه ساله تو با خانوادهات آن (چارپاي نخستزاده نر) را در حضور خداوند خالقت بخور.
21.  و هرگاه در آن عيبي باشد، مثلاً شل يا كور يا داراي نقص درمانناپذير باشد آنرا براي خداوند خالقت ذبح نكن.
22.  خواه ناپاك و خواه پاك باشي در قلمروهايت آن (چارپاي) سالم را مانند (جنس) آهو و گوزن (كه از آنها قرباني آورده نميشود) بخور.
فقط خونش را نخور و آن را مثل آب بر زمين بپاش.

 توضیح!
[1]  منظور از ابدي تا سال يُووِل است . (يُووِل سالی است که طبق تقویم یهودی مضربی از 50 باشد.)





رِئه
چهل و هفتمین هفطارا
یِشَعیا 54/11 – 55/5
در روش حودِش اِلول، شَبات رِئه یا یکشنبه، اولین و آخرین آیه از هفطارای
شبات روش حودش یا ماحار حودش (یا هر دو) به هفطارای رئه می افزاییم. سومین هفطارا
از هفت هفطارای نوید بخش یشعیا که در هفت هفته، میان نهم آو و روش هَشانا خوانده می شود
پیام و نکته اصلی این هفطارا (آیه 17): «هر سلاحی که ضد تو ساخته می شود، سودی نخواهد داشت و هر زبانی که علیه تو به دعوی و محاکمه برخیزد، تو آن را محکوم و مغلوب خواهی کرد
وقوع این رهنمود و نوید آسمانی بستگی مستقیم به گزینش راه راست و پذیرش فرمانهای الهی توسط قوم ایسرائل دارد. گزینش راه راست یا چپ توسط ملت ایسرائل، در نخستین آیه رِئه (آیه 26):
«بنگرید که من (مُشه) امروز راه دریافت برکت یا نفرین را پیش پای شما نهاده ام»، پیوند هفطارا و پاراشای رِئه را می نماید.
یشعیافصل پنجاه و چهار
11. (به صیون): تو ای رنجدیده و طوفان زده ای که هنوز تسلا نیافته ای، بنگر که من (خد.ا) سنگهای بنای تو را به رنگهای دلپذیر پیوسته، بنیاد و زیر بنایت را با یاقوت (زفیر) خواهم ساخت.
12. پنجره های تو را با سنگهای یَشم (سبز کم رنگ) ساخته، دروازه هایت را به یاقوت آتشین (روبی) همه دیوارهایت را به سنگهای وزین بنا خواهم کرد.
13. و در آن روزگار (ظهور ماشیَح و نجات نهایی) همه فرزندانت (ایسرائل) از راه کلام، خد.اوند را آموخته و سلامتی و آسایش عظیم به ایشان ارزانی خواهد شد.
14. با عدالت و پرهیزکاری، خود (ملت) را استوار می کنی. از ظلم بپرهیز؛ زیرا آنگاه هیچ ترسی به دلت راه نمی یابد و از آشفتگی دور خواهی ماند؛ چون نزد تو نیز نخواهد آمد.
15. اینک بنگر که (دشمنانت) (در حمله به تو) گردهم آمده اند؛ اما این اجتماع از جانب ذات من تایید نخواهد شد و آنکه به قصد جنگ و ستیز با تو برخیزد، به خاطر (دلبستگی من به) تو از پای خواهد افتاد.
16. بنگر من بودم آهنگری را که آتش ذغال را (در کوره آهنگری) دمیده، سلاحی را از کارش (برای دشمنانت) ساخته بود، آفریدم و من بوده ام که ویران کننده ای را نیز برای نابودی (دشمنانت) آفریده ام.
17. خد.اوند می فرماید: «هر سلاحی که بر تو ساخته شود، سود بخش و کارگر نیست و هر زبانی که بر تو به دعوی و محاکمه خیزد، آن را محکوم و مغلوب می کنی.
این است سهمیه و میراث خادمان خد.اوند و پاداش حقانی ایشان از سوی ذات من»
فصل پنجاه و پنج
1. و اما شما ای جمیع تشنگان، بیایید و بنوشید.
آن که پول و مکنتی ندارد، بیاید (بی پرداخت پول) خوراکی خریده، بخورد.
بیایید شراب و شیر را بی بها و پرداخت وجهی بخرید.
(منظور از آب، خوراک، شراب و شیر، فرمامنهای خد.اوند در تورای مشه است.)
2. چرا پولتان را صرف خرید آنچه نان نیست و تلاشتان را بهره آنچه سیرتان نمی کند، می کنید؟
(چرا پول، دارایی و لحظه های عمرتان را در راه آموختن و تقلید از راه و روش زندگی مردمان دیگر به هدر می دهید که سود حقیقی برای شما ملت ایسرائل نخواهد داشت؟)
با دقت به ندای من (خد.اوند) گوش فراگیرید و چیزی را بخوری که از هر جهت نیکوست.
(تنها به فکر سیری جسمتان نباشید). بگذاید تا روح و روانتان سیر شده، درخوشی و لذت به سر برد.
3. گوشتان را (به کلام من) سپرده، نزد (به پیشگاه و عبادتگاه) من بیایید.
(کلامهای مرا) بشنوید تا روحتان حیاتی تازه یابد.
آنگاه من عهدی جاودانه با شما استوار خواهم ساخت.
رحمتهایی پایدار و خلل ناپذیر برای داوید. (تعهد الهی مبنی بر ظهور ماشیح از نسل داوید)
4. اینک بنگرید که من او را (منجی ایسرائل از نسل داوید) شاهدی (در حقانیت ملت ایسرائل) برای ملتهای عالم پابرجا ساختم؛ رهبر و فرماندهی برای ملتها.
5. بنگرید (آن ایام) ملتی را که نمی شناختید، فرا خوانده و ملتی که شما را پیش از آن نمی شناخت، به ندای شما به سوی شما خواهد شتافت.
همه اینها به سبب خد.ا و از سوی خد.اوند خالق یکتاست و برای ذات مقدس (خد.ای) ایسرائل بوده است؛ زیرا اوست که تو را جلال و شکوه بخشیده است.
 











No comments:

Post a Comment

POST توراه و هفطارای

Every Post's Information