در این شماره ۴ ژوئن ۲۰۱۲
معرفی اختلاس کننده بزرگ
داستانی کوتاه از چخوف نویسنده روس
تازه ترین اهنگ گلشیفته فراهانی-سکوت
عکسهای دیدنی از نیمکتهای عجیب
نصیحتی به جوک سازان وطن
ازدواج دو میلیونر اما نه از ما
کلیپ شعبده بازی دیدنی
عکسهائی شادیبخش از وطن
عکسهائی غم انگیز از وطن
خوش شانسی و بد شانسی
اندرزهائی حکیمانه و زیبا
ورزشی مناسب برای سالمندانی
که هنوز چشم و گوششان میجنبد
طنز کودکستان
سربازان در اغوش خانواده
شعر نفت
کلیپ امام زمان
مینی بوس بسیجیها و مرد مست
************
به انتخاب مریم خزائلی
سایت حکومتی عماریون در گزارشی با
ادعای" دست داشتن غرب برای ضربه زدن به
سیستم اقتصادی" رژیم سراپا فاسد،جمهوری
اسلامی با انتشار این تصاویر نوشت:
و با اين حساب بايد پرسيد که چرا امير خسروي طي
يک سناريوي تبليغاتي ، ماشين قديمي رييس جمهور را به
قيمت گزاف خريده و در قبال اين کار بزرگ که نخواسته نامش
فاش شود چه هديه و رانتي را از حلقه نزديک به
رييس جمهوري دريافت نموده است؟!
داستان کوتاهی از انتوان چخوف,
نویسنده برجسته روس
همین چند روز پیش، پرستار بچه‌‌‌هایم را به
اتاقم دعوت كردم تا با او تسویه حساب كنم .
************
تازه ترین اهنگ گلشیفته فراهانی
سکوتم را نکن باور
به انتخاب مژگان هارونی
نیمکتهای عجیب
به انتخاب مریم خزائی
قفل دوستی ما را شکستند
|
یک شعبده بازی دیدنی
به انتخاب فریدون سلوکی
تنهـــــــــا در ایران؟
به انتخاب الیزا شادنیا
زندگي تاس خوب آوردن نيست،
تاس بد را خوب بازي کردن است...
تحقیقی از"ريچارد وايزمن"روانشناس دانشگاه هارتفورد شاير.
به انخاب مژگان هارونی
************************
ترجیح می دهم حقیقتی مرا آزار دهد،
تا اینکه دروغی آرامم کند .
**********
سيل فومن و مردم درمانده
به انتخاب مریم خزائلی
بارش سیل آسای باران باعث شد تا خسارتهای فراوانی به سرمایه های بی بدیل طبیعی، مزارع کشاورزی، تاسیسات، ابنیه های فنی و راههای شهرستان فومن وارد شود.
یکی از بی پناه ترین ملت های جهانیم
صدا و سیما یک تصویر از این فجایع را نشان نداد . درست زمانی که داشت تظاهرات مردم اروپا را برای افزایش قیمت بنزین روزی هفت صد بار پخش می کرد. انگار که این جا لیتری چهار ریال سال ۱۳۵۴ است. اگر سونامی ژاپن در این خراب شده بیاید برمی گردیم به زمان آشور و بابل و قبل از مهاجرت ایرانی ها از بین النهرین به ایران
مرد مسن و دختر خانم جوان
به انتخاب ژوزف اشوری
مرد سالمندی از باشگاه ورزشی ( جیم ) که بیرون امد این خانم بسیار زیبا را دید که او هم از همان ( جیم ) خارج میشود. اولین اموزش دهنده ان باشگاه را که در ان نزدیکی دید با عجله به سوی او رفت و از او پرسید که برای * جلب نظر ان خانم * او بهتر است از کدامیک از « ماشینها » استفاده کند ؟.
مربی نگاهی به او کرد و گفت :
بهترین این ماشینها * ماشین برداشت پول * است که در سالن باشگاه قرار دارد
******************
خانم مربی کودکستان و پسر بچه ۴ ساله
به انتخاب خوب پسر
خانم جوانی که در کودکستان برای بچه های ۴ ساله
کار میکرد میخواست چکمه های یه بچه ای رو
پاش کنه ولی چکمه ها به پای
بچه نمیرفت بعد از کلی فشار...و خم و راست شدن،
بچه گفت توی بوتهام بودن دیگه!!!!!!!!!!
راننده مینی بوس شاکی میشه و همچین میکوبه روی ترمز که همه بسیجی ها روی همدیگه میافتند ! راننده میاد مرد مست رو از زیر دست و پای بسیجی ها میکشه بیرون و میگه ، مردک محارب ضد انقلاب ، اگه جرات داری یه بار دیگه بگو کی بی شرف و بی همه چیز و بی ناموس و بی پدر و مادره !
بچه رو بغل ميكنه و ميذاره روی میز، بعد روی زمین
بلاخره باهزار جابجایی و فشار چکمه ها
رو پای بچه میکنه و یه نفس راحت میکشه که ...
هنوز آخیش گفتن تموم نشده که بچه ميگه
این چکمه ها لنگه به لنگه است .
خانم ناچار با هزار بار فشار و اینور و اونور
شدن و مواظب باشه که بچه نیفته هرچه تونست کشید
تا بلاخره پوتینهای تنگ رو یکی یکی از پای بچه درآورد .
گفت ای بابا و باز با همان زحمت زیاد پوتین ها رو این
بار دقیق و درست پای بچه کرد که لنگه به لنگه نباشه
ولی با چه زحمتی که پوتینها به پای بچه نمیرفتن و
با فشار زیاد بلاخره موفق شد که پوتینها رو پای این
کوچولو بکنه
که بچه ميگه این بوتها مال من نیست.
خانم جوان با یه بازدم طولانی و کله تکان دادن که
انگار یک مصیبتی گریبانگیرش شده. با خستگی تمام
نگاهی به بچه انداخت و گفت آخه چی بهت بگم.
دوباره با زحمت بیشتر این پوتینهای بسیار تنگ رو در آورد.
وقتی تمام شد پرسید خب حالا پوتینهای تو کدومه؟
بچه گفت همین ها بوت های برادرمه ولی مامانم گفت
اشکالی نداره میتونم پام کنم....
مربی که دیگه خون خونشو میخورد سعی کرد خونسردی
خودش رو حفظ کنه و دوباره این بوتهایی رو که به پای
این بچه نمیرفت به پای اون کرد یک آه طولانی کشید
وبعد گفت
خب حالا دستکشهات کجان؟
توی جیبت که نیستن. بچه گفت توی بوتهام بودن دیگه!!!!!!!!!!
******************
اینهائی را که در عکسهای زیر مشاهده میکنید
برای دفاع از جان شهروندان کشورشان امریکا
که ما نیز اکنون بخش عمده ئی از انانرا تشکیل
میدهیم و جلوگیری از نفوذ مجدد تروریستهای اسلامی
در به وجود اوردن حوادث رعب اوری مانند « ۹/۱۱ »
لباس رزم به تن کرده اند و ماههاست که رنگ
خانه و کاشانه و همسر و فرزندانشان را ندیده اند
لباس رزم به تن کرده اند و ماههاست که رنگ
خانه و کاشانه و همسر و فرزندانشان را ندیده اند
* قدرشان * را بدانیم
به انتخاب داریوش ستاره
نفت یعنی چه؟
به انتخاب کاظم فهیمی
نفت یعنی زندگی با بوی خوش
صبح در آیینه دیدن روی خوش
نفت یعنی اشتعال قلبها
نفت یعنی خوش به حال قلبها
نفت یعنی از عدالت لب به لب
غرب وحشی از خجالت لب به لب
نفت یعنی بازگشت اشتهام
از طریق خوردن سود سهام
نفت یعنی سفره‌ها رنگین شده
بطن ما از متن آن سنگین شده
نفت یعنی وعده‌های دلفریب
جمله ملت غرق رؤیایی غریب
نفت یعنی پول در دست رییس
ریختن در پای روزنامه نویس
نفت یعنی وامهای ازدواج
ملت خوشبخت هر شب هاج و واج
نفت یعنی بهترین نوشیدنی
در بساط خلق بی كوشیدنی
نفت یعنی عشق با طعم خیار
بی خیال رستم و اسفندیار
نفت یعنی پشت بر سختی كنیم
دائماً احساس خوشبختی كنیم.
****************
کلیپ امام زمان (اقاجون )
کاری از عالی پیام - هالو
به انتخاب مژگان هارونی
****************
به انتخاب مژگان هارونی
فردا و دیروز با هم دست به یکى کردند.
دیروز با خاطراتش مرا فریب داد
و
فردا با وعده هایش خوابم کرد.
وقتى چشم گشودم، امروزم گذشته بود
دیروز با خاطراتش مرا فریب داد
و
فردا با وعده هایش خوابم کرد.
وقتى چشم گشودم، امروزم گذشته بود
***
گاهی
" سکوت "
علامت رضایت نیست !
شاید کسی دارد خفه می شود !
پشت سنگینی یک
... بغض...
" سکوت "
علامت رضایت نیست !
شاید کسی دارد خفه می شود !
پشت سنگینی یک
... بغض...
***
گاهی لازم است
دکتر به جای یک مشت قرص
برایت " فریـــــاد " تجویز کند...!!
دکتر به جای یک مشت قرص
برایت " فریـــــاد " تجویز کند...!!
***
تنهایی هایتان را پیش فروش نکنید.
فصلش که برسد به قیمت میخرند....
********************
مینی بوس بسیجیها و مرد مست
به انتخاب مژگان هارونی
مینی بوس پر از بسیجی به سوی کمیته در
حرکت بود ، یه مرد مستی که تلو تلو میخورد
و منتظر تاکسی بود رو میبینن.
درجا وامیستن و مرد بیچاره رو سوار میکنن که با خودشون ببرن کمیته.
همینکه راه میافتن ، مرد مست به دور و ورش یه نیگاهی میکنه و میگه :
عقبی ها بی شرفن ،
جلویی ها بی ناموسن ،
سمت راستی ها بی همه چیزن
و سمت چپی ها بی پدر و مادرن !
راننده مینی بوس شاکی میشه و همچین میکوبه روی ترمز که همه بسیجی ها روی همدیگه میافتند ! راننده میاد مرد مست رو از زیر دست و پای بسیجی ها میکشه بیرون و میگه ، مردک محارب ضد انقلاب ، اگه جرات داری یه بار دیگه بگو کی بی شرف و بی همه چیز و بی ناموس و بی پدر و مادره !
مسته با کمال خونسردی میگه :
من از کجا بدونم ! ... با اون ترمزی که تو کردی ،
همه قاطی شدن !
*********************
با تشکر از تمام ارسال کنندگان مطالب
و همچنین شما دوستان بیننده سایت
به امید دیدار تا شماره اینده
No comments:
Post a Comment