4.18.2011




دانستنیها، لطیفه ها، طنز، شعر، 
فیلمهای خاطره انگیز، تصاویر دیدنی



نکته هائی از دکتر شریعتی


به انتخاب الیزا شادنیا

عاقلانه ازدواج کن تا عاشقانه زندگي کني .
...................................
 «کلاس پنجم که بودم پسر درشت هيکلي در ته کلاس ما مي نشست که براي من مظهر تمام چيزهاي چندش آور بود ،آن هم به سه دليل ؛ اول آنکه کچل بود، دوم اينکه سيگار مي کشيد و سوم - که از همه تهوع آور بود- اينکه در آن سن و سال، زن داشت. !... چند سالي گذشت يک روز که با همسرم ازخيابان مي گذشتيم ،آن پسر قوي هيکل ته کلاس را ديدم در حاليکه خودم زن داشتم ،سيگار مي کشيدم و کچل شده بودم 
...........................................


 اگر مثل گاو گنده باشي،ميدوشنت، اگر مثل خر قوي باشي،بارت مي كنند، اگر مثل اسب دونده باشي،سوارت مي شوند.... فقط از فهميدن تو مي ترسند
 ....................................
 آن روز که همه به دنبال چشم زيبا هستند، تو به دنبال نگاه زيبا باش

..................................


اینجا آسمان ابریست ، آنجا را نمیدانم... اینجا شده پائیز ، آنجا را نمیدانم... اینجا فقط رنگ است ، آنجا را نمیدانم... اینجا دلی تنگ است ، آنجا را نمیدانم. وقتي كه بچه بودم هر شب دعا ميكردم كه خدا يك دوچرخه به من بدهد. بعد فهميدم كه اينطوري فايده ندارد. پس يك دوچرخه دزديدم و دعا كردم كه خدا مرا ببخشد. هی با خود فکر می کنم ، چگونه است که ما ، در این سر دنیا ، عرق می ریزیم و وضع مان این است و آنها ، در آن سر دنیا ، عرق می خورند و وضع شان آن است! ... نمی دانم ، مشکل در نوع عرق است یا در نوع ریختن و خوردن

.......................................


هر كس آنچنان مي ميرد كه زندگي مي كند

...........................................

عشق امروزی
به انتخاب مهری امین
دستانش را در دستانم گرفتم و گفتم
من شاید جیبم خالی است و مثل دوستم مهرداد 
خانه ئی مثل قصر و اتوموبیلهای گرانقیمت ندارم  
اما تو را دوست دارم و با تمام وجودم تو را تحسین میکنم
***************
واو همانطور که دستان گرمش را در دستانم
نگاه داشته و مهربانانه به چشمان منتظر و
 نگران من چشم دوخته بود گفت
ایا میشود مرا به دوستت مهرداد معرفی کنی؟!!
!!!!!!!!!!!
همه چی ارومه

 چه انتظار از من داری ؟



 به انتخاب الف صاد شادمهر 


روزی دوستی از ملانصرالدین پرسید : ملا ، آیا تا بحال به
 فکر ازدواج افتادی ؟
ملا در جوابش گفت : بله ، زمانی که جوان بودم به فکر ازدواج افتادم
دوستش دوباره پرسید : خب ، چی شد ؟
ملا جواب داد : بر خرم سوار شده و به هند سفر کردم ، در آنجا با دختری آشنا شدم که بسیار زیبا بود ولی من او را نخواستم ، چون از مغز خالی بود
به شیراز رفتم : دختری دیدم بسیار تیزهوش و دانا ، ولی من او  را هم نخواستم ، چون زیبا نبود
ولی آخر به بغداد رفتم و با دختری آشنا شدم که هم بسیار زیبا و همینکه ، خیلی دانا و خردمند و تیزهوش بود . ولی با او هم ازدواج نکردم
دوستش کنجاوانه پرسید : چرا ؟
ملا گفت : برای اینکه او خودش هم به دنبال چیزی میگشت ، که من میگشتم




هیچ کس کامل نیست

بیائید اینگونه نگاه کنیم...





مرد را به عقلش نه به ثروتش .
 زن را به وفايش نه به جمالش .
 دوست را به محبتش نه به کلامش
عاشق را به صبرش نه به ادعايش .
 مال را به برکتش نه به مقدارش
خانه را به آرامشش نه به اندازه اش .
 اتومبيل را به کاراییش نه به مدلش .
 غذا را به کيفيتش نه به کميتش
درس را به استادش نه به سختیش .
 دانشمند را به علمش نه به مدرکش .
 مدير را به عمل کردش نه به جایگاهش .
 نويسنده را به باورهايش نه به تعداد کتابهايش
شخص را به انسانيتش نه به ظاهرش .
 دل را به پاکیش نه به صاحبش
جسم را به سلامتش نه به لاغریش
سخنان را به عمق معنایش نه به گوینده اش

  در انتشار آنچه خوبيست
آخرين نفر نباشيد  


ای خاک همه عالم بر سر امتی بکنند که این مزخرفات صد من یک قاز را میشنود و در پی ان صلوات بلند هم ختم میکند!!



خامنه ئی دجال در هنگام تولد همینکه از بدن مادر خارج شده با صدای بلند فریاد بر اورده « یا علی !!! » و در موقع « ختنه » هم با همه نوزادی فریاد براورده * یا حسین ! *
به انتخاب داریوش ستاره
نوزاد رهبري موقع ختنه گفتياحسين!
سید هادی خرسندی
آخوند سعیدی فرماید:

جناب رهبری وقت تولد
به آواز بلندی یاعلی گفت
پرید از مادرش بیرون و آنگاه
کلامش را بدون معطلی گفت

همه زین یاعلی گفتن به حیرت
که او فرمودیا آل محمد
میان ونگ و ونگش، طفل نوزاد
عزاداری نموده سینه میزد

در اینجا جفت رهبر، در سخن شد
سرش را از رحم آورده بیرون
که عاشوراست امشب جان رهبر
بخوان روضه در این تشت پر از خون

نزد لب هیچ بر پستان مادر
همه حیران از این اعجوبه موجود
فزون شد حیرت ما زین حقیقت
که طفل یاعلی گو روزه هم بود

به وقت ختنه ی فرزانه رهبر
خودم آنجا سر دولش گرفتم
گرفتم بوسه ای اول ز عرضش
سپس یک بوسه از طولش گرفتم

چه سایزی داشت دولش، حیرت الله
سلام الله الا بر ... و خایه 


زبان من ببین با لوزه هایم


بدیدم در همین سایز است و مایه

سرش را چونکه با چاقو بریدند
معاذلله نیامد قطره ای خون
به جای یاعلی، آن طفل نوزاد
صدای یاحسین اش شد به گردون
++++++++++++
در رابطه با معجزه ختنه « دست راست امام زمان » حضرت امام سیزده و بیست و پنج صدم ۱۳/۲۵ خامنه یی بد ندیدم که این طنز زیبای * خسن اقا در غربت * را که در باره مجلس ختنه سوران « دانیل اورتگا » زمانی که به تهران امده بود نوشته شده را در اینجا نیز بیاورم

همان گونه که آگاهید آقای دانیل اورتگا رهبر ساندنیستهای نیکاراگوا (سابقاً کمونیست) جدیداً به دین مبین اسلام گرویدهاند! دروغ چرا تا قبر آ آ آ ما که از خودمان در نیاوردهایم که! دیدیم منزل آقای اورتگا محجبه شده، گفتیم حتما به دین مبین اسلام گرویده! و به همین جهت هم (مسلمان شدن) برای پابوسی رهبر شیعیان جهان و یقینا مراسم ختنه سوران آقای اورتگا به تهران رفتهاند.

خبرنگار خُسن آقا هم یواشکی به محل ملاقات آنها رسوخ کرده و گزارشهای داغی را برای ما فرستاده که به عرض مبارکتان میرسد.


اول از همه این عکس را نگاه کنید. خواهر شهید پرور همسر گرامی سید دانیل اورتگا با همسر رئیس جمهور سرگرم بحث هستند. بنا به اطلاعاتی که خبرنگار ذلیل مرده ما گزارش کرده، در این بحث داغ همسر گرامی سید دانیل اورتگا با نگرانی از همسر رئیس جمهور احمدی نژاد در مورد کوتاه کردن دودول سید دانیل سوالهایی میفرمایند و نگران هستند که نکند خدای ناکرده دودل مبارک کمونیست جهانی بر اثر ختنه کردن کمی بیش از حد کوتاه بشود. همسر رئیس جمهور احمدی نژاد هم با کلمات دیپلومآتیک پاسخ میدهند که نگران نباشید دلاکهای مسلمین علوم قطع دودول را در مکتب اسلام به خوبی یاد گرفتهاند، در ضمن آقام امام زمان همیشه در چنین مواقعی حضور دارند و با توکل به امام زمان همه چیز به خیر و خوشی سپری خواهد شد. برای قوت قلب دادن به حاجیه خانم همسر سید دانیل خان اورتگا، همسر رئیس جمهور محبوب فرمودند که برادر مکتبی هوگوچاوز هم در مراسم مشابهی چند ماه پیش ختنه شدند و هیچ مشکلی پیش نیامد و حتی همسر ایشان از شکل و شمایل دودول حاج آقا چاوز پس از پخ پخ کردن، بسیار خوششان آمده و به همین دلیل هم قرارداد تجاری با ایران عقد فرمودند و بنا شده از چند ماه آینده دلاکهای ایران برای ختنه کردن همه امت در صحنه ونزوئلا عازم آن بلاد سابقاً کفر شوند.



در تصویر دیگری که خبرنگار ما برایمان ارسال کرده، آقای اورتگا را پس از عمل قطع عضو مبارک نشان میدهد که ایشان (حاج آقا سید دانیل اورتگا) پیروزمندانه این عمل میمون را با افتخار به همه جهانیان اعلام میدارند، کنار دست ایشان هم قصاب مربوطه هستند که دست سید اورتگا را به نشانه پیروزی کفر بر اسلام بالا بردهاند (ببخشید منظور خبرنگار ما پیروزی اسلام بر کفر بود که حول شده بود عوضی نوشته بود).
یک تصویر دیگر هم هست که قبل از عمل قطع عوض شریف ایشان گرفته شده، ولی چونکه حاج آقا اورتگا بدجوری ترس و وحشت در چهرهاش پیداست نخواستیم خلق و خوی شما را زیادی خراب کنیم، به همین منظور هم اینجا نگذاشتیم. خبرنگار ما تاکید فرمودند که در این عکس ترس چنان آقای اورتگا را فرا گرفته که انگاری جن دیده باشند و دارند قالب تهی میکنند.

زن داری ایرانی




حوزه علمیه قم  اعلام کرد
همه زنها آگاه باشند که برهنه خوابیدن در تخت همراه کسی
و مدام فریاد زدن
«   اخ خدای من ، وای خدای من ! »
 به عنوان عبادت پذیرفته نیست




میرزا علیقلیخان اولین سفیر ایران در واشینگتن بهمراه همسرش
یاران دقت بفرمائید که همسر سفیر در صد سال پیش چه لباس فاخری دربردارد و چه  کلاه ایتالیاتی بسیار زیبا یی نیز برسر گذارده!

اندر وصف اوضاع فعلي
به انتخاب ژاله حکیمی
از یکی میپرسن  ۲۲  بهمن چه روزیه؟
 میگه روزی که جمهوری اسلامی به  ایران حمله کرد




 جهان سوم
جائیست که اگر روزه خودت رو بخوری اخراج میشی
 ولی اگر رای مردم رو بخوری رئیس جمهور،
اگر زنا کنی سنگسار میشی
 ولی اگر تجاوز کنی سردار،
چک برگشتی داشته باشی میشی کلاهبردار
 ولی پول نفتو ببخشی به فلسطینیها میشی رهبر،
با بد بختی مدرک بگیری میشی راننده تاکسی
 ولی جعل کنی میشی وزیرکشور،
شکایت کنی کشته میشی
ولی بکشی درجه میگیری،
مال حلال بخوری میشی گدا 
حرام بخوری میشی وزیر




 خدای عاجز
 در پی ناله ها و شکایات مردم به خدا 
در رابطه با وضع کنونی ایران،
 خدا اعلام کرد:
به من گیر ندین
 منم مثل شما منتظر ظهور امام زمانم . . . 




لو لو بد تره یا اخوند
 عجب حکایتی شده! دیگه نمی تونیم هم یه کاری
 کنیم بچه هامون دو زار حساب ببرن!
قدیما مادرها برمی گشتن می گفتن:
 نکن بچه! می گم لولو بیاد بخورتتا!
حالا اینو بگی بچه هه برمی گرده میگه:
 مامان، تو هوای خودت رو داشته باش
 که اخوند نخورتت!
لشکر امام زمان
اوایل انقلاب گفتند بچه بیاورید تا لشکر امام زمان را کامل کنیم و اینگونه بود که ما فرت و فرت بدنیا آمدیم؛ اما زهی خیال باطل! لشکر امام زمان که هیچ، دار و دسته لیانگ شامپو هم نشدیم! مع الوصف ما که با آن هدف متعالی بعمل آمدیم این شدیم!
باید گریست بحال بچه هایی که
برای یک میلیون تومان...ناقابل! تولید میشوند
از لقمان پرسیدند: ادب از که آموختی؟ گفت
از وقتی که دیگه نماز جمعه نمیرم!!!!



 عجیب ترین کشور دنیا ایرانه
 به اين دليل که:
ایران تنها کشوری است که در دانشگاه آن
 نماز می خوانند و در مصلی آن کتاب می فروشند
ايران تنها کشوري است که در آن سياستمداران
 کار اقتصادي مي کنند
، شرکتهاي اقتصادي کار سياسي مي کنند
 و نيروهاي نظامي کار توليدي مي کنند
از هر  ۱۰۰۰ مفسد اقتصادي  ( ۱ نفر ) 
و از هر  ۱۰۰۰ فعال سياسي  ۹۹۹ نفر
 در زندان به سر میبرند
در همه جاي دنيا آثار باستاني را از زير آب در مياروند،
 در ايران مي برند زير آب!؟
اب را بپائید
 آب را گل نكنيد...وگرنه خدا با اون
 گِل يه احمدي نژادِ ديگه ميسازه ها!!
 حجاب
همچون صدفی است که انسان را 
از گشت ارشاد مصون می دارد!
 افریقای اسیائی
 انگلیس جزیره ای در نزدیکی قاره ی آفریقا
 نیست، امّا ایران آفریقایی در مرکز خاورمیانه ی
 ثروثمند است





شعارها و شعار سازان برای تیم ملی



مرد دزد زده خطاب به کریمخان زند: من خوابیده بودم چون فکر میکردم تو بیداری!
خبر آنلاینروزی مردی رو به دربار خان زند میآورد و با ناله و فریاد میخواهد که کریمخان را فورا ملاقات کند. سربازان مانع ورودش میشوند. خان زند در حال کشیدن قلیان ناله و فریاد مردی را میشنود و میپرسد ماجرا چیست؟
پس از گزارش سربازان به خان خان بزرگوار زند دستور میدهد که مرد را به حضورش ببرند. مرد به حضور خان میرسد. خان از وی میپرسد که چه شده مرد که چنین ناله و فریاد میکنی؟ مرد با درشتی میگوید همه امولم را دزد برده و الان هیچ در بساط ندارم. خان میپرسد وقتی اموالت به سرقت میرفت تو کجا بودی؟ مرد میگوید من خوابیده بودم. خان میگوید خب چرا خوابیدی که مالت را ببرند؟
مرد در این لحظه پاسخی میدهد که فقط مردی آزاده عادل و دمکرات چون کریمخان تحمل و توان شنیدنش را دارد. مرد میگوید من خوابیده بودم چون فکر میکردم تو بیداری!!!
خان بزرگوار زند لحظهای سکوت میکند و سپس دستور میدهد خسارتش از خزانه جبران کنند. و در آخر میگوید این مرد راست میگوید ما باید بیدار باشیم.
اعدام در شیراز 
مهر - حکم اعدام سه شرور در شیراز که مسبب جرائم متعددی از جمله سرقت مسلحانه، آدم ربایی و عاملین شهادت سرهنگ قربانی یکی از ماموران نیروی انتظامی شیراز و همچنین گروهبان یکم مجید قاسمی مامور نیروی انتظامی در اصفهان بودند صبح امروز شنبه در ملاء عام اجرا شد.





هموطن جان چه شد که پس رفتيم؟


هادی خرسندی

ما که يک خلق پيشرو بوديم


قرن ها از همه جلو بوديم

صاحب فکر و کار نو بوديم
سوی آينده يک نفس رفتيم


هموطن جان چه شد که پس رفتيم؟



ما که مشروطه را علم کرديم
پای ديکتاتوری قلم کرديم
قدرت زورگوی کم کرديم
نه دگر زير بار کس رفتيم


هموطن جان چه شد که پس رفتيم؟

ما که از عشق روی آزادی
دل پر از آرزوی آزادی
پر گشوديم سوی آزادی
از چه يکباره در قفس رفتيم


هموطن جان چه شد که پس رفتيم؟

گوئيا خصم خويشتن هستيم
يا که با خصم خويش همدستيم
خوب وقتی که دست خود بستيم
خودمان خدمت عسس رفتيم


هموطن جان چه شد که پس رفتيم؟

ما به اين آب و خاک بد کرديم
دعوت از دزد و ديو و دد کرديم
گل و گل بوته را لگد کرديم
پس به دنبال خار و خس رفتيم


هموطن جان چه شد که پس رفتيم؟

ما که با آن علائق محسوس
عاشق غرب، سرسپرده ی روس
رفته تا ماورای اقيانوس
يا که تا آنور ارس رفتيم


هموطن جان چه شد که پس رفتيم؟

جنگ با بدنهادها کرديم
ولی البته که خطا کرديم
سنگر خويش را رها کرديم
دسته جمعی به تيررس رفتيم


هموطن جان چه شد که پس رفتيم؟

نه به ما سهمی از حقوق بشر
نه از آن روزگار رفته خبر
از گذشته شديم کوچکتر
لوبيا آمديم عدس رفتيم


هموطن جان چه شد که پس رفتيم؟

تفرقه بايد از ميان برود
خون غيرت به هر رگی بدود
قافيه ميشود غلط، بشود
ما به غفلت ره عبث رفتيم


هموطن جان چه شد که پس رفتيم؟

شيرزن های ما به زندانند
آنطرف نيز شيرمردانند
جمعی از خلق ما به ميدانند
جمع ديگر پی هوس رفتيم


هموطن جان چه شد که پس رفتيم؟

متحد ميشويم باز، آری
ميخورد خصم ضربه ی کاری
با چنان قدرتی که پنداری
با مگس کش پی مگس رفتيم


هموطن جان چه شد که پس رفتيم؟
۲۶ فروردين - ۱۵ ـ آوريل 


No comments:

Post a Comment

POST توراه و هفطارای

Every Post's Information