4.03.2010





 * عید پاک * رسید .

و ما نیز بدینوسیله فرا رسیدن*  عید پاک * را به همکار نازنینمان خانم ژینوس باغدادیان و کلیه معتقدان به این
عید گرامی تبریک و تهنیت میگوئیـــم و برای همه انان
سالهائي پر از شادی و سرور ارزو میکنیم!
سردبیر داوید فاخری
جشن نوروزی در سوئد با حضور سیما بینا و آبجیز

سیما بینا، خواننده، آهنگساز و پژوهشگر موسیقی محلی ایران، برای نخستین بار در جشن بزرگ نوروزی در سوئد، سه ترانه بلوچی خواند.















احمد کریمی حکاک
تخت جمشید

bestfoto
 خبر و عکسها از دویچه وله - المان /  مراسم سیزده به در سال ۱۳۸۹ برگزار شد ! 
تنه نزن  - داوید/ زندانیها و خانواده ها و زن و بچه های انان نیز در این روز ایا خوش و شادمان بودند ؟! ایا دختران انان نیز می خواستند مانند دختران دیگرانی که مملکت را به بی تفاوتی فروخته و به ان دلخوشند که * زندانی * نیستند و شبها را در کنار همسر و فرزندانشان میگذرانند بودند که با خانواده به دشت و صحرا بروند و در کنار جویبارها بنشینند و برای مادر بزرگ قلیان چاق کنند تا او هم با دستان مهربانش نوازششان کند و باز همان جمله همیشگی را که با دیدن دختران خانواده به انان یاد اور میشد و میگفت * ننه جون مردها همه هوس بازن ، با همه دخترای بد بیرون میرن و قول ازدواج بهشون میدن اما اخرش دست رو دختری میذارن که نجیب باشه ! * را  برای هزارمین بار از او بشنوند و یا جدولهای روزنامه ها ئی را که با خود اورده بودند را به پدر بزرگ بدهند تا او هم انان را حل کند و لذت ببرد و انگاه با نگاهی تحسین امیز به انان بنگرد و لبخندی از روی رضایت و مهربانی بر لب اورد و یا انکه کنجکاوگرانه به دنبال دختری مناسب برای برادرشان بگردند و در جمع خانواده که نشسته بودند دور از توجه دژخیمان رژیم که در همه جا سایه های جهنمیشان پیداست اهنگ و اوازی را که از دستگاه ضبط صوط به ارامی به گوش میرسید را زمزمه میکردند ؟! ایا انان نیز نمیخواستند که به امید فردائی بهتر که مرد زندگیشان سوار بر اسبی سپید بیاید و دست انانرا گرفته و به خانه عشقشان ببرد * سبزه گره بزنند ؟! * خدایا ایا به جز تو کسان دیگری هم بودند و میخواستند که بدانند * ایا در این روز بر انان چه میگذرد؟! *  ایا این تنها تو بودی و میدانستی که انان سیزده برشان را با غصه خوردن و اه کشیدن گذراندند ؟! اما نه، بگذار ببینم ، ایا تو خودت هم میدانستی و اما گذاشتی تا یک مشت دجال و رمال و مکار و خائن و خونخوار و حق پایمال کن رژیم جهل و خون جمهوری اسلامی این روز را با فرزندان و عروسها و دامادها و نوه هایشان به عیش و نوش بپردازند و اما بندگان حق طلب تو در گوشه زندانها ، و خانواده هایشان در گوشه تنها ئیها و در عزلت و همنشین با غم و گریه و ماتم بگذرانند ؟؟!!









شعری از نادیا فاسل
وقتی باران برای دلتنگی های دریاچه
 غزل میساخت
وپنجه های نازک خورشید
گیسوان باغ را می نواخت
شعر سعادت دیدار تو در من جاری شد
چشمانم پنجره ی شدند فقط برای باریدن
ولب ها وگونه هایم ،این گلبرگهای سوخته
مثل یک شاخه  شقایق داغ
به دریا پناه بردند
وقتی سعادت دیدار تو در من جاری شد

وقتی سعادت دیدار تو در من جاری شد
من سینه هایم را ازدستان آفتاب گرفتم
سینه هایم را که هنوز درعطر تازه سیب
وگل یاسمن ، باغستان دلم را
تصویر میکنند
وقتی سعادت دیدار تو در من جاری شد
دروازه ها تلاوت سپیده دمان عشق را
به عبادت نشسته بودند و کوچه
حلاوتی بود مثل تجربه های عشق در بستری از اتش
وقتی سعادت دیدار تو در من جاری شد
من به لهجه ی ستاره ها
گلواژه می چیدم تا راه ترا گلفرشی کنم
از بهار واز زیبایی های عاشقانه هایم
وقتی سعادت دیدار تو در من گل کرد...
یاد آنشب بارانی پاییزاز دیوار های خانه بارید
آنشب که تمام اندام مرا گل آتش چیدی
ومن آبستن تمام زیبایی ها شدم
آنشب که سینه های یخ گرفته امرا
در تنور آغوشت سپرده بودم تا از بهشت برایم شعر بچینند
آنشب که پوست تنم یک باغ گل سرخ بود
ومن فردوسی از هزاران شاخه آرزوی خوبی برای تو
وتو عطر ترانه های باران را از لبان من میچیدی...

No comments:

Post a Comment

POST توراه و هفطارای

Every Post's Information